خستگي ناپذيران نوروز
تیتر اول |
محمد جواد مکتبي - نزديکي هاي بهار، وقتي اسفند نفس هاي آخرش را مي کشد، همه در تقلا و تلاشند تا گليم خود را از آب بکشند، حساب و کتاب خود را جفت و جور کنند و کارهايشان را سر و سامان دهند، اگر کار ناتمامي دارند به انجام رسانند و ساز خود را براي سال نو کوک کنند. هر چه سال به پايان نزديکتر مي شود، کارها شتاب بيشتري به خود مي گيرد تا آنکه در تحويل سال همه آرام مي گيرند و منتظر سال نو مي شوند، يا محول الحول والاحوال حول حالنا الي احسن الحال و سپس آرامشي توام با خلسه و دهل عيد که کوبيده مي شود و اميد به روزهاي بهتر توام با بهار زندگي که نويد روزهاي بهتر را مي دهد اما اين تمام ماجراي سال نو نيست، زيرا در همان هنگام که سال نو مي شود، شايد کودکي در بيمارستاني به دنيا آمده باشد و لاجرم پرستاران و مامايان و پزشکاني بايد براي به دنيا آوردنش تلاش کنند و يا شايد بيمار مبتلايي، نيازمند تزريق بوده است تا پرستار کشيک تزريقش را انجام دهد و يا در گوشه ديگر شهر شمع روميزي منزلي آتشي را برافروخته است و آتش نشاناني گرفتار خاموش کردن آن آتش نا به هنگامند و يا در تمام معابر و مسيرها افسران و سربازاني مراقب عبور و مرورند تا به شهروندان آسيبي نرسد يا گروههايي از هلال احمر و گردشگري مشغول راهنمايي مسافران هستند تا راه را به اشتباه نروند و يا کادر پرواز و خلبانان و مهمانداراني که در لحظات سال نو در پروازند و يا راهداران در مناطق کوهستاني و صعب العبور و ... چه بسيار مشاغلي که تعطيلي ما آغاز تلاش آنهاست. نانوايي هايي که گويا هيچگاه حق استراحت ندارند و بايد خدمت خود را عرضه کنند، رفتگران تلاشگر، داروخانه ها، مجريان صدا و سيما، مرزداران و يگان هاي مرزي و دهها شغل سخت و سنگين که در هنگامه آرامش ما آنها مراقب خواب و بيداري همگان هستند تا شهروندان آسايش بيشتري را تجربه نمايند. اين شغل هاي شريف و اين مردمان بزرگوار که وقت و آرامش ما را به آسايش خود مقدم مي دارند شايسته احترام و قدرداني بيشتري هستند و اين نوشته پاسداشت تمام خدمتگزاران صادق ايران زمين و اين عزيزان است. اميد که سال نو سال بهتري براي همگان باشد.