■ با مسووليت سر دبير

سال نو را به اميد روزهايي بهتر و پربارتر از دانايي و خير و برکت براي همه مردم ايران در حالي آغاز مي کنيم که سالي که گذشت براي ما مملو از اضطراب و فراز و نشيب بود. سقوط بالگرد رييس جمهوري، انتخابات رياست جمهوري، استمرار جنگ غزه و تبعات  آن براي ايران ما، انتخاب ترامپ در آمريکا و... سرعت حوادث را به گونه اي شتاب داده بود که فرصتي به مخاطبان براي  تامل  نمي داد، در گلستان هم انتخاب استاندار و انتخاب مديران جديد و دخالت نمايندگان و ناتواني تيم اجرايي در انتصابات و درگيري هاي سياسي و نزاعهاي حاشيه اي آن که تا به اکنون نيز ادامه دار شده است فضاي سياسي را به هم ريخت.  اما  اينک 1404 است و سال نويي آغاز شده است و بايد با آگاهي و برنامه ريزي دقيق به آن وارد شد، بايد بدانيم ميراث دار کدام فرهنگ و ملتيم و مبتني بر آن به رفتارهايمان بينديشيم. بايد در همه بخش هاي زندگي اجتماعي داراي برنامه و تدبير بود. آنچه که امروز ما ميراث دار آن در گلستان شده ايم، نتيجه هر سياست نادرستي که بوده است براي ما نابودي منابع آبي و خاکي  و محيط زيست را به همراه داشته است  و استمرار آن سياستها نتايجي مشابه را به بار خواهد آورد و زيست بوم گلستان را در خطر ماندگاري قرار داده است. سياستهايي مانند خودکفايي گندم و فقدان الگوي کشت مناسب به همراه کشت شالي و استحصال منابع زير زميني آب، در سرزميني که بيش از نيمي از شهروندان آن در روستاها زندگي مي کنند و به ناچار بايد از کشاورزي امرارمعاش نمايند تاثيرات مخربي را بر خاک و آب گلستان گذاشته است. در بخش فرهنگ و هنر نيز با ضعف برنامه ريزي هاي کلان و ناتواني مديران فرهنگي  در گلستان دچار نوعي بي برنامگي در توسعه فرهنگي بوده و هستيم. بي ساماني رسانه ها، فقدان توليد فرهنگي و ناتواني آنها،  نمودي آشکار بر فضاي عمومي گلستان داشته است، در کنار اينها سياست در گلستان نيز دچار روزمره گي است و همه اين بي ساماني ها را مي توان در اجتماع و سبک زندگي عمومي شهروندان ملاحظه کرد. تصور اينکه حکمراني تنها در اقتصاد خلاصه مي شود يک انديشه خام است، اقتصاد و سرمايه گذاري اقتصادي محصول يک حکمراني امن و پايدار است و نمي توان بدون اصلاح فرايندها و روش ها به آن  دست يافت.