جنگ آب


یاددداشت اول |

 با مسووليت سر دبير

خبرهاي قطع آب در استان يزد و جيره بندي آب نوشيدني را لابد شنيده و يا خوانده ايد، تصور اينکه اين نزاع ها بر سر آب که بنيان اصلي زندگي در هر زيست بومي است به يزد و اصفهان و يکي دو استان ديگر ختم خواهد شد يک تصور غير دقيق و نادرست است. وضعيت آب هاي زير زميني، استحصال غير کارشناسي در دهه هاي اخير، فرو نشست زمين، تغيير اقليم و از همه اساسي تر ناتواني  مديران در مديريت منابع، چشم انداز تيره و تاري را در برابر ما گلستاني ها مي گشايد و با ادامه اين مسير غير علمي بدون هيچ ترديدي گلستان هم با بحران هاي دامنه داري مواجه خواهد شد و زيست بوم آن را غير قابل سکونت خواهد کرد، به اين خاطر اگر چه شايد در روزگاري  شهروندان وقتي هشدارهاي ورود ريزگرد داده مي شد آن را جدي نمي گرفتند تا آن را به چشم در خانه هايشان ديدند، امروز هم نمي خواهند باور کنند که فرو نشست زمين در گلستان آمار فاجعه باري را نشان مي دهد و بايد در چند سال آينده منتظر تبعات آن بود. علاوه بر اين افت کيفيت آبهاي شيرين شهرستانهاي غرب استان و شوره زار شدن بخشي از زمينهاي زراعي به ما هشدار مي دهد تا وقت براي تصميم گيري هست سياستهاي نادرستي که مبتني بر کشت محصولات پر آب است بايد اصلاح شود تا حکمراني را با محيط زيست همراه گردد،  زيرا هيچ عاقلي در کوير شالي نمي کارد و هيچ خردمندي آب و خاکش را اين چنين دست اندازي نمي کند که ما کرده ايم. بحران از آنچه فکر مي کنيم به  ما نزديکتر است. نگاهي به رودخانه هاي گلستان بيندازيد تا ببينيد  رودخانه هاي فصلي آبي ندارند تا  به کشاورزان بدهند، بنابراين تا  آب شرب شهروندان  هم دچار جيره بندي نشده است فکري کنيد که فردا بسيار دير است.