تهديد اتمي!


سیاسی |

سيدصادق حقيقت

علي لاريجاني، مشاور رهبري، براي نخستين بار در عمر 46 ساله ج.ا.ا.- در فروردين 1404- آمريکا را تهديد اتمي کرد: «حمله به تأسيسات هسته اي ايران به سود آمريکايي ها نيست. در اين صورت، مجبور مي شويم به سمت ديگري حرکت کنيم و داشتن سلاح هسته اي توجيه ثانويه پيدا مي کند». البته، قبلاً علوي، وزير سابق اطلاعات در دولت روحاني، گفته بود اگر گربه در کنار اتاق گرفتار شود، هر کاري ممکن است انجام دهد. البته، دولت وقت سخن وي را تأييد نکرد و اعلام کرد نظر شخصي وي بوده است! رفيق دوست نيز اخيراً به اين مسئله اشاره کرده که در جنگ تحميلي، امام خميني ساخت سلاحهاي اتمي را اجازه ندادند، ولي با ساخت و استفاده سلاحهاي ميکربي و شيميايي مشکلي نداشتند.

به هر روي، در خصوص اين رويداد مهم، نکات ذيل مي تواند مد نظر قرار گيرد:

1- ايران در شرايط مذاکره- که اينک مجبور است به آن تن دهد- کارتهاي بازي خود را از دست داده، و چاره اي جز بازي با کارتهاي جديد ندارد: احتمالاً حدود 260 کيلوگرم اورانيوم غني شده بالاتر از 60 درصد، معادل شش بمب اتم.

2-لاريجاني در توجيه فتواي اتمي چنين مدعي شده است: «فتواي رهبري نداشتن سلاح هسته‌اي است. اگر خطايي از آمريکا صورت بگيرد، ايران با فشار مردم مجبور مي‌شود به سمت رفتن ساخت سلاح هسته‌اي برود». معناي اين سخن آن است که در سطح رهبري، مسئله تغيير نکرده، و اينک فشار مردم موجب تغيير سياست فوق شده است. بايد گفت اين توجيه چندان منطقي نيست، و نه مصرف داخلي مي تواند داشته باشد، نه مصرف خارجي.

3- حل مسئله فتواي اتمي، ناگزير، بايد در حوزه تخصصي فقه و توسط علماي عظام صورت پذيرد. «توجيه ثانويه» نشان مي دهد شايد مسئله عنوان ثانوي پيدا کرده باشد، نه اين که فشار مردم در کار باشد.

4- واکنش توئيتري وزير ارشاد کار را کمي سخت تر کرد: «فتواي رهبري در تحريم سلاح هسته اي، مبتني بر اصول مبنا و لايتغير ديني است و نه فروع قابل تغيير اجتهادي و يا تابع متغيرات زمانه‌ و شرايط ثانوي». به نظر مي رسد لاريجاني با هماهنگي سخنان فوق را اظهار کرده باشد؛ علاوه بر آن که تحريم سلاح هسته اي حکمي ابدي و لايتغير نيست.

5- از نظر فقهي، شايد بتوان بين ساخت، انبار و استفاده از اين گونه سلاحها تمايز قائل شد. استفاده از اين سلاحها چون ممکن است آثار غيرقابل کنترلي داشته باشد، از نظر فقهي مشکل پيدا مي کند، اما معلوم نيست استفاده محدود نيز همان حکم را داشته باشد. مهم آن است که اساساً ساخت و انبار سلاحهاي هسته اي براي بازدارندگي- و نه استفاده- است، و ضرورتا ًتالي فاسد فوق را به همراه نخواهد داشت.

6- قبلاً کساني، مثل محمد مؤمن، گفته بودند تفاوتي بين سلاح هاي متعارف و غيرمتعارف، حتي شيميايي (و اتمي)، وجود ندارد و همه آنها مشمول «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» هستند.

7- ابطحي، در اين بين، هشدار داده که: «سياسيون براي فتواي رهبري در مورد سلاح اتمي عنوان ثانويه درست نکنند. اين کار بازي در زمين دشمنان است». شايد وي به «پرچم غلط» اشاره داشته باشد. به اعتقاد زيدآبادي نيز، «آنچه اين روزها علي لاريجاني مطرح کرده و شماري ديگر از حرف او استقبال کرده اند، حرکت در جهت افتادن به چاهي است که اسرائيلي‌ها پيش پاي ايران کنده‌اند»!.

8- حسين شريعتمداري در واکنش به علي لاريجاني نوشت: «سال 86، در يکي از يادداشتهاي کيهان اشاره داشتيم که فشار غرب ممکن است برخي از مسئولان را به سوي گزينه توليد سلاح هسته‌اي ببرد. همان روز آقاي لاريجاني(دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي) تماس گرفت و با لحني نيمه مزاح و نيمه جدي گفت: مثل اين که شما کمي يا قسمتي ... داريد»؟! پرسيدم چرا؟! گفت: يادداشت امروزت بهانه به دست دشمن مي‌دهد! ...اما، پريشب، همين آقاي لاريجاني در برنامه گفت و گوي ويژه رسانه ملي گفت: «اگر آمريکا يا اسرائيل دست به تهديد اتمي ايران بزنند، ايران هم مجبور خواهد شد به سمت توليد بمب اتمي برود»!.

در مجموع، تهديد اتمي از نظر استراتژيک بسيار خطير به نظر مي رسد؛ و از يک سو، نياز به توجيه فقهي دارد، و از سوي ديگر، توجيه جامعه شناختي در سطح ملي و بين المللي را مي طلبد. ظاهراً توجيه داخلي هم براي جناح اصلاح طلب نياز است، هم براي جناح اصولگرا!

 

استاد علوم سياسي