کتاب «شهرشناسي استارباد» معرفي شد: پنجره‌اي به گذشته پلي به آينده


تیتر اول |

مهران موذني- هفدهمين نشست فرهنگي سراي فرهنگ و رسانه با همکاري سازمان نظام مهندسي ساختمان گلستان و اداره کل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي گلستان برگزار شد. در اين نشست که با روز جهاني بناها و محوطه‌هاي تاريخي مصادف بود، کتاب «شهرشناسي استارباد» از پژوهشگر ارجمند، يعقوب رشتچيان در حضور جمعي از مسئولين مربوطه و علاقه‌مندان حوزه فرهنگ معرفي شد. در اين اثر با بهره‌مندي از روش‌هاي مختلف پژوهشي، به طور کلي به پيشينه شهرسازي و معماري بومي استرآباد پرداخته شده است.

قدمي نو در حراست از

فرهنگ گرگان

رحمت‌اله رجايي، پژوهشگر حوزه تاريخ و فرهنگ استان و رييس سراي فرهنگ و رسانه در ابتداي نشست به معرفي کتاب مذکور و مؤلف آن پرداخت و عنوان کرد: آقاي رشتچيان داراي مدرک کارشناسي ارشد معماري از دانشگاه شهيد بهشتي هستند. ايشان علاوه بر تدوين اين کتاب، مقالات زيادي درباره گلستان نوشته‌اند. کتاب ايشان از اين جهت که نگاهي معمارانه به شهر تاريخي گرگان دارد، اثري تازه است و ما را با هويت فرهنگي آن آشنا مي‌سازد. منابعي که به فارسي و انگليسي در انتهاي کتاب ايشان هست، نشان‌دهنده تحقيقات ايشان از منابع مختلف است. همچنين سره‌نويسي و اختصاص 2 صفحه از کتاب به واژه‌نامه گامي در راستاي حفظ زبان فارسي است. بايد قدردان تمام کساني بود که براي شناخت، حفظ و حراست از شهر تاريخي گرگان به صورت فردي و يا در قالب نهادهايي مستقل قدم برمي‌دارند.

 

نظام مهندسي ساختمان، حامي فرهنگ استان

علي نصيبي، فرماندار گرگان ضمن تقدير و تشکر از يعقوب رشتچيان براي تدوين کتاب شهرشناسي استارباد، به نقش پررنگ سازمان نظام مهندسي ساختمان گلستان در چاپ اين اثر اشاره داشت. وي در اين راستا گفت: بنده پيش‌تر پيگير مراحل مختلف تدوين و چاپ اثر وزين و فاخر شهرشناسي استارباد بودم. هر صفحه از اين اثر حاوي نکات تازه و قابل توجهي است. حمايت هيئت‌مديره دوره پيشين سازمان نظام مهندسي ساختمان گلستان از چاپ اين اثر بسيار قابل تقدير است. اميد مي‌رود که با حضور دکتر کريمي، رياست محترم سازمان و اعضاي هيئت‌مديره کنوني، شاهد رقم خوردن اتفاقات بهتري در اين دوره باشيم...

 

همچنين جاي دارد تا تشکري ويژه از سراي فرهنگ و رسانه داشته باشم که در ساليان اخير علي‌رغم تمام مضيقه‌ها، با مشقت بسيار به تلاششان ادامه داده‌اند. اميدواريم همچون دهه‌هاي 70 و 80 بيش‌تر شاهد چنين جمع‌هايي در جاي‌جاي استان گلستان باشيم تا در کنار بعضي محدوديت‌هاي دولتي، اين قبيل نشست‌ها پرچم فرهنگ، هنر و تاريخ منطقه را همچنان برافراشته نگه دارند.

 

مقابله با اطلاعات نادرست

يعقوب رشتچيان، مؤلف شهرشناسي استارباد ضمن بيان مراحل تدوين و چاپ اين اثر، مقابله با اطلاعات نادرست را انگيزه اصلي خود براي پديد آوردن آن معرفي کرد و اظهار داشت: جاي دارد تشکر کنم از سازمان نظام مهندسي ساختمان استان که نقطه پاياني بر ماراتن چاپ اين کتاب گذاشت. کل فرايند تدوين اين اثر 6 الي 7 سال طول کشيد. در حالي که فرايند چاپ آن بيش از 7 سال زمان برد. در طي اين مدت جواب‌هاي منفي زيادي شنيدم و حتي به مدت 1 يا 2 سال کار را رها کردم. تا اينکه در يک موقعيت استثنايي و غيرمنتظره سازمان نظام مهندسي چاپ اين کتاب را بر عهده گرفت و سرانجام به نتيجه رسيد. انگيزه اصلي من براي تدوين اين اثر، برخورد با انبوه اطلاعات و اظهار نظرات نادرستي بود که درباره گذشته و ميراث گرگان وجود داشت. اين کتاب به نوعي يک مقابله با اين اطلاعات نادرست است. من در جست‌و‌جوهايم براي يافتن منابع به يک پايان‌نامه درباره بافت تاريخي گرگان دست پيدا کردم. تهيه‌کننده اين پايان‌نامه با اعمال تغييراتي آن را به يک پروژه تبديل کرد. اين پروژه به يک طرح بهسازي بافت قديم گرگان تبديل شد. در دوره بعدي اين طرح به عنوان طرح بهسازي بافت فرسوده گرگان در قالب قراردادي ديگر مطرح شد. اين ماجرا مرا بيش‌تر به انجام کارم ترغيب کرد و باعث شد اشتباهات و انحرافات کار را رفع کنم. اين نکته را هم ذکر کنم که بنده بيش از 40 سال سابقه کار در زمينه طرح‌هاي توسعه شهري دارم و براي بيش از 15 شهر از اين قبيل طرح‌ها طراحي کردم. تدوين اين کتاب با تهيه چندين نقشه از بافت تاريخي گرگان شروع شد. من به فراخور تخصصم به جمع‌آوري اين نقشه‌ها علاقه‌مند بودم. اما پيش‌تر هيچ‌کس به سراغ تهيه چنين نقشه‌هايي نرفته بود. تنها نقشه موجود از بافت قديمي گرگان يک نقشه کروکي‌مانند بود که در يکي از کتاب‌هاي آقاي اسداله معطوفي چاپ شده و شمايي از محدوده تاريخي گرگان را نشان مي‌داد. کتاب شهرشناسي استارباد در ابتدا يک بخش بيش‌تر نداشت که مربوط به سوابق شهر استرآباد مي‌شد. 15 بخش ابتدايي کتاب به همين قسمت مربوط مي‌شود. با پايان يافتن تدوين اين بخش با خودم گفتم حيف است که کارم را به نتيجه نرسانم. اين‌گونه شد که تدوين بخش دوم را با محوريت شناسايي بناهاي تاريخي و ساختمان‌هاي قديمي آغاز کردم. در اين بخش به معماري بومي استرآباد نيز پرداخته مي‌شود. اميد مي‌رود که در آينده در نشست ديگري با موضوع نقطه‌نظرات و انتقادات نسبت به کاستي‌هاي کتاب در خدمت حضار در اين جلسه باشم.

معرفي بافت تاريخي گلستان

فريدون فعالي، مديرکل سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان ضمن تاکيد بر اهميت کتاب شهرشناسي استارباد، براي انتشار اين قبيل آثار اعلام آمادگي کرد و گفت: اميد مي‌رود که اين‌گونه فعاليت‌هاي فرهنگي ادامه‌دار باشد. ما نيز در سازمان ميراث فرهنگي در کنار عزيزان خواهيم بود تا دستاوردهاي مطلوبي را براي استاني که سراسر فرهنگ، تاريخ و تمدن است رقم بزنيم. سازمان ميراث فرهنگي به تنهايي نمي‌تواند اين بار را به سرمنزل مقصود برساند. از اين رو، مشارکت ديگران در رساندن استان گلستان به جايگاه واقعي‌اش کارآمد خواهد بود. اگر گلستان به عنوان يک مقصد گردشگري شمرده نمي‌شود، از کم‌کاري ما بوده است. تدوين و چاپ چنين آثاري در معرفي بافت تاريخي استان تاثيرگذار است. سازمان ميراث فرهنگي استان براي انتشار اين قبيل آثار اعلام آمادگي مي‌کند.

نقطه شروع

محمود اخوان مهدوي پژوهشگر حوزه تاريخ و فرهنگ استان ديگر سخنران اين نشست بود که اهميت اثر مذکور را زير ذره‌بين برد. وي با قلمداد کردن اين کتاب به عنوان نقطه شروع پژوهش‌هاي آينده عنوان کرد: من همکاري زيادي با آقاي رشتچيان نداشتم و  تمام زحمات بر دوش ايشان بود. کم‌ترين کاري که از دست من بر مي‌آمد، ارائه برخي تصاوير بود که ايشان لطف داشتند و به اين موضوع اشاره کردند. حوزه‌هاي مختلف پژوهش‌هاي ميان‌رشته‌اي که معمولاً يک سر آن تاريخ است، اغلب توسط پژوهشگران تاريخ مورد توجه قرار مي‌گيرند و جنبه تخصصي آن لحاظ نمي‌شود. تاريخ معماري نيز از همين دسته حوزه‌هاست. از طرفي، اگر کساني که صرفاً متخصص معماري هستند نيز سراغ اين حوزه بروند، به جنبه تاريخي آن توجه نمي‌کنند. در کتاب شهرشناسي استارباد هم از تخصص جناب رشتچيان در شهرسازي و معماري و هم از آشنايي ايشان با متدهاي مختلف پژوهش در حوزه تاريخ، از جمله منبع‌شناسي و مرجع‌شناسي بهره برده شده است. تسلط ايشان به زبان فرانسه نيز سبب شده تا از برخي منابع به صورت دسته اول استفاده کنند. همچنين اشراف ايشان به حوزه‌هاي ويرايش، پارسي‌نويسي و شيوه‌هاي نوين درست‌نويسي نيز بر کيفيت اين اثر افزوده است. از ويژگي‌هاي قابل توجه شهرشناسي استارباد توليد برخي نقشه‌هاي شهري براي اولين‌بار است که کم‌تر در تدوين يک کتاب شاهد آن هستيم. در حال حاضر در جايگاهي هستيم که اگر اين کتاب را نقطه شروع فرض کنيم، مي‌توانيم در مسير مطالعات جناب رشتچيان به کار ادامه دهيم. متأسفانه تاکنون بسياري از کتاب‌هايي که در اين زمينه به چاپ رسيده‌اند به دليل عدم رعايت ارجاع‌دهي درست و عدم شناخت از شيوه‌هاي پژوهشي، قابل اعتماد نيستند. اما تمام مطالب کتاب شهرشناسي استارباد قابل اعتماد هستند و امکان حرکت روبه‌جلو را براي ما فراهم است. من اين اثر را در مجموعه کارهايي که در حوزه تدوين کتاب در استان گلستان انجام شده، از حيث تأثيرگذاري و اعتبار در ادامه آثار مرحوم مسيح ذبيحي، استاد ايرج افشار و دکتر منوچهر ستوده مي‌دانم. سازمان نظام مهندسي با چاپ اين کتاب نه تنها به آقاي رشتچيان، بلکه به خودش و به کل گرگان لطف بزرگي انجام داد. همچنين جناب آقاي مناجاتي قطعاً نقش خيلي مؤثري در اين اتفاق داشتند. تمام کساني که دانسته يا نادانسته نقشي در اين کار داشتند، براي خودشان افتخارآفريني کردند.

 

پنجرهاي به گذشته، پلي به آينده

سيامک دربيکي، مسئول انجمن صنفي مهندسان شهرساز استان به طور مفصل به اهميت کتاب شهرشناسي استارباد در شناخت گذشته و برنامه‌ريزي براي آينده پرداخت. وي با اشاره به معضل از خود بيگانگي کالبدي و اجتماعي شهرهايي چون گرگان اظهار داشت: مطالعه اين کتاب تجربه‌اي آموزنده و الهام‌بخش در اين حوزه است. اثري که هم از نظر کيفيت نگارش، هم غناي منابع، توليد نقشه‌هاي فني و بازسازي‌ دقيق فضايي، اثري ارزشمند در حوزه شهرشناسي تاريخي استارباد به شمار مي‌آيد و بايد اذعان داشت که اين کتاب با دقت، تاريخ و ساختار فضايي استرآباد را از دل اسناد، خاطرات، و نقشه‌ها بيرون مي‌کشد و پيش چشم ما مي‌گذارد. از اين رو، منبعي الهام‌بخش براي برنامه‌ريزان شهري است. شهر استارباد نمونه‌اي قابل توجه از شهرهاي ايراني‌ است که هويت تاريخي، ساختار کالبدي و تجربه زيست مردمش، لايه‌هايي هم‌افزا را در شکل‌گيري شهر و مدنيت آن شکل داده‌اند و اين کتاب به روشني ساختاري که عمدتاً در شهرهاي ايراني مشترک‌اند را به ما نشان مي‌دهد: محله و گذرها‌، ارگ حکومتي، بازار، عناصر دفاعي (دروازه‌ها و باروها)، فضاهاي آييني (مراکز محله و تکايا و مساجد کوچک و بزرگ) و فضاهاي آموزشي (مدرسه و مکتب) و خدماتي و زيرساختي (کاروان‌سرا، حمام و آب‌انبار) که هر کدام بخشي از هويت شهر را شکل داده‌اند. مطالعه‌ اين ساختارها براي برنامه‌ريزان شهري، صرفاً تمريني در گذشته‌نگري نيست. بلکه پلي‌ست براي انديشيدن به آينده‌ شهر. چرا که اگر ندانيم استارباد چه وقت شکل گرفته است و چطور در بستر تاريخ رشد و بقا داشته است، چگونه مي‌توانيم براي آينده آن نسخه‌ بپيچيم؟ چگونه مي‌توانيم درباره‌ توسعه‌ پايدار آن سخن بگوييم؟ از دل نقشه‌هاي اين کتاب، مي‌توان بافت تاريخي گرگان را بازيافت و مي‌توان با شناخت و تحليل فضاهاي جمعي، مرز محلات، مسيرها و ظرفيت‌هاي بازآفريني شهري را شناسايي کرد و مبتني بر دانش ميان‌رشته‌اي و با مشارکت مردم، طرح‌هايي براي تجديد حيات اين پهنه را به آزمون گذاشت. اين نقشه‌ها، تنها يک سند جغرافيايي نيستند، بلکه پنجره‌هايي به گذشته‌اند. تحليل نحوه تعامل بافت مسکوني با عناصر طبيعي مانند رودخانه يا شيوه طراحي دفاعي معابر، نشان‌دهنده هوشمندي در طراحي شهري دوران گذشته اين شهر است. در دوران کنوني که بسياري از شهرهاي ما از جمله گرگان با نوعي بي‌هويتي و از خودبيگانگي کالبدي و اجتماعي روبه‌رو هستند، چنين آثاري مي‌توانند به ما يادآوري کنند که شهر فقط مجموعه‌اي از خيابان‌ها و ساختمان‌ها نيست، بلکه موجودي زنده است که ارتباط عميقي با فرهنگ يک جامعه دارد و هويت آن محصول تعامل پيوسته انسان، طبيعت و تاريخ است. براي مثال، ساختار محلات قديم استارباد مبتني بر پياده مداري و اجتماعات محلي مي‌تواند الگويي براي گرگان امروزي باشد و بايد بافتي را که امروز مهجور مانده‌ دوباره به جريان حيات شهري (نه صرفاً مرمت با نگاه موزه‌اي) بازگرداند و در برنامه‌ريزي شهري فضاهايي همچون کاروان‌سراها، حمام‌هاي متروکه يا مدارس تاريخي را با کاربري‌هاي نو اما اصيل زنده کرد. تأکيد دارم که اين کتاب فقط درباره‌ گذشته‌ استرآباد نيست. بلکه تلنگري محکم براي بازانديشي حال و آينده‌ گرگان است. آينده‌اي که اگر قرار است پايدار و معنادار باشد، ناگزير بايد با شناخت گذشته و گفت‌وگو با تاريخ آغاز شود و به تلفيق هوشمندانه آن با فناوري‌هاي نوين مي‌انجامد.

 

الگويي براي تمام شهرها

دانيال قاسمي نائب‌رئيس دوم و رئيس اسبق سازمان نظام مهندسي ساختمان استان تلاش‌هاي يعقوب رشتچيان براي تاليف کتاب شهرشناسي استارباد را الگويي براي تمامي شهرهاي کشور تلقي کرد و گفت: زنجيره‌اي از هيئت مديره سازمان، مهندسين و افرادي که خواسته يا ناخواسته در اين مسير قرار گرفتند شکل گرفت تا کتاب شهرشناسي استارباد به چاپ برسد. در مراسمي خانم دکتر عمادالدين درباره تدوين اين اثر به من اطلاع دادند. اين‌گونه شد که از ايشان خواستم اين موضوع را با کارگروه شهرسازي سازمان که بهترين داور هستند، در ميان بگذراند. من چاپ اين اثر را به کل ايران تبريک مي‌گويم. چرا که مي‌تواند الگويي براي تمام شهرهاي ايران باشد. اميد مي‌رود که در قبال فرهنگ منفعل و بي‌تفاوت نباشيم و اين نگاه را به نسل‌هاي پس از خودمان نيز منتقل کنيم.