به بهانه روز معلم


یاددداشت اول |

 با مسووليت سردبير

 

 محي الدين عربي عارف بزرگ مسلمان است. در زندگي اين عارف بزرگ نوشته اند، دايه اي داشت که به تربيت روح و روان محي الدين بسيار توجه داشت، نامش فاطمه بود. فاطمه هموار مراقب احوالات محي الدين بود و هر گاه مي خواست به او اهميت سلامت روان را تذکر دهد دست بر سينه کودک چند ساله مي گذاشت و مي گفت پسرم مراقب دلت باش، آن را صاف و پاک نگهدار. اين عبارت به ظاهر ساده است، اما پاکي روح و روان از اموراتي است که همه عارفان و بزرگان به آن توجه نشان داده اند. براي نمونه ديگر در احوال شمس تبريز نوشته اند که با آن روحيات عارفانه و آن حال و احوال خاص  که گاه حتي بر مولانا سخت مي آمد، دوست کافري داشت  به نام شهاب هريوه، شهاب هريوه فيلسوفي  غير موحد بود و شاگردان بسيار داشت، جداي از ملحد بودن او، فلسفه دانيش نيز مي توانست دليلي براي دوري شمس تبريز از او باشد اما هرگاه شمس در تنگنا مي افتاد به حضور شهاب هريوه مي رفت  و به خاطر روح  زلالش کمي با او به خلوت مي نشست تا احوالش به مراد مي گشت. او آنقدر به اين فيلسوف کافر ارادت داشت که در مرگ شهاب گفت: خوش کافرکي بود شهاب. اينها و تاکيد جناب حکيم فردوسي بر بيدار دلي و روشن رواني  در جاي جاي شاهنامه گرانقدرش به ما مي گويد که روان را بايد از گرفتاري هاي روزمره دور نگه داشت تا پاي سير و سلوک در هم نشکند و بدون شک همراه اين قلميد. اگر بگوييم مهمترين و جدي ترين طبقه اي که مي توانند و توانسته اند روح انسانهاي ديگر را پاک نگهدارند معلمان سخت کوش و درست کرداري هستند که با همه سختي هاي معيشتي و با همه دغلکاري ها که به سرشان مي آيد تلاش براي اصلاح انسان ها و تربيت دانش آموزان را رها نمي کنند و به فرزندان اين آب و خاک را زندگي مي آموزند.  اين نوشته پاسداشت معلمان عزيز اين ديار است، آنها که سر به خاک فرو برده اند و آنها که هم چنان سرو قدشان استوار است. خوبست به بهانه اين روز از معلمانتان که نشاني داريد احوالي بپرسيد و قدردان آنها باشيد.