گنبد، شهري که بوي غربت ميدهد ...
یادداشت |
محمود رحيمي
گنبدکاووس شهري پر آوازه و دهان پر کن با شهرت جهاني آنهم بهخاطر وجود برج آجري قابوس و شهر تاريخي جرجان، همچنان بوي غربت ميدهد. شهري که بهخاطر دارا بودن ميراث بزرگ فرهنگي و جاذبههاي ديگر بر اساس منطقه بايد شهري باشد که مورد استقبال گردشگران داخلي و خارجي زيادي باشد، اما عملاً بر اساس آمار موجود و قياس با مرکز استان بنا به دلايلي مانند عدم زيرساختهاي موردنياز گردشگران مانند هتلهاي پنج ستاره و ... گردشگران زيادي براي بازديد از آثار بهجا مانده از نياکان ما به گنبد نميآيند و اگر هم بيايند، پس از چند ساعت خارج ميشوند. مسئولين بلندپايه براي جذب توريست و توسعه اقتصادي شهر براي جذب گردشگران چه برنامهاي دارند؟
بايد توجه داشت که گنبدکاووس نه تنها در بخش زيرساخت گردشگري ضعف فراواني دارد بلکه در بخشهاي بسيار مهمي مانند کشاورزي، صنعت دام و طيور و شيلات و صنايع جانبي، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و آموزش عالي و تربيت بدني، مراکز رفاهي و تفريحي و ... نيز بهشدت محروم ميباشد. اين شهرستان در بخش جوانان هم فاقد زيرساختهاي موردنياز فرهنگي و ورزشي و موسيقي و ادبيات ميباشد.
با وجود فعاليت انجمنهاي متعدد فرهنگي و ادبي و ... ميطلبد که گنبد داراي يک فرهنگسراي بزرگ براي عموم هنرمندان و جوانان باشد، اما متاسفانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان در اينخصوص هيچ اقدامي نکرده است. گنبدکاووس که پايلوت خدماترساني در بخش مهمي مانند خدمات بهداشت و درمان ساکنين شرق گلستان ميباشد، خود محروم از زيرساختهاي بهداشتي و درماني است. مردم اين شهر و ساکنين شرق گلستان که جمعيتي بالغ بر يک ميليون و سيصد هزار نفر ميباشند فاقد بيمارستان تخصصي در بخشهاي مختلف ميباشد مانند بخش اعصاب و روان و بخشهاي تشخيص سرطانهاي مختلف.
گنبدکاووس با وجود نخبگان فراوان و استعدادهاي درخشان و جوانان شايسته چرا بايد فاقد دانشگاه علوم پزشکي مستقل باشد. در بخش زير ساختهاي ورزشي چه قهرماني و چه همگاني نيز از داشتن زمينها و سالنهاي ورزشي استاندارد محروم است و در رشته ورزشي واليبال اين شهرستان نياز به يک سالن حداقل دوازده هزار نفري دارد.
متذکر ميگردد براي يک مسابقه محلي مانند بازيهاي جام رمضان حداقل چهارهزار نفر و براي برگزاري بازيهاي ليگ برتر و حضور تيمهاي مشهور و بزرگ به گنبد ده دوازده هزار نفر عاشق واليبال در سالن حاضر ميشوند.
در ساير رشتهها هم علاقهمندان فراواني وجود دارند. مانند بسکتبال و دوو ميداني و بکس و ژيمناستيک و بدمينتون که قهرمان کشور ميباشد، بايد مسئولان استان و شهرستان بهفکر احداث بناهاي موردنياز اين رشته و ساير رشتههايي که نامي از آنها برده نشد، باشند.
در خصوص صنايع تبديلي نياز به کارخانجاتي است که گندم را به آرد و آرد را به ساير محصولات غذايي مانند ماکاراني و کارخانجاتي که ميوههاي درختي و زميني را به محصولات ديگر غذايي مانند کنسرو و کمپوت و ... تبديل کنند.
در صنايع دام و طيور، گنبد فاقد کشتارگاههاي صنعتي بزرگ و مدرن ميباشد و با وجود مرغداريهاي متعددي که مرغ و تخم مرغ توليد ميکنند، مرغهاي توليد شده گنبد براي کشتار و بستهبندي ابتدا به گرگان ارسال و سپس اگر ته آن چيزي ماند به مرغفروشيهاي شهر تحويل داده ميشود تا بين مردم توزيع کنند.
گنبد پنج تا هفت درصد مرغ کشور را توليد ميکند، اما فاقد يک کشتارگاه بزرگ و مدرن ميباشد و سرمايهگذاران بخش خصوصي براي احداث آن، نياز به همکاري دولتيها دارند که زمين در اختيارشان قرار دهند. سرانه مصرفي روزانه مرغ شهر ما فقط چهل و پنج تن ميباشد، که از کل توليدات اين شهر فقط هفده يا هجده تن به مردم ميرسد و مابقي چون در گرگان ذبح ميشوند و کشتارگاه در آنجاست در گرگان و غرب گلستان و کشور توزيع ميشود و چرايي آنرا بايد از اتحاديه مرغداران پرسيد. وصف ناترازيهاي گنبد در واقع همان جريان مثنوي هفتاد من کاغذ است که بيانگر بيتوجهي و بيتفاوتي مسئولان شهري و استاني ميباشد. مسئولين نبايد واقعيتهاي تلخ را نشنيده بگيرند، بلکه بايد آنرا بپذيرند و براي مرتفع کردن مشکلات مردم کوشا باشند و تلاش مضاعفي کنند.
فعال رسانهاي