در معناي ناترازي


یاددداشت اول |

 با مسووليت سردبير

 

 صاحب نظران علم سياست، سياستمداران را از هر گونه واژه سازي مبهم و نامفهوم  پرهيز داده اند، سياست براي تدبير امور است و افزودن واژه هايي که تعريف جامع و مانعي ندارد مي تواند به پيچيدگي و ابهام بيشتر بينجامد، به اين خاطر همه دست اندرکاران امر سياست و اجتماع بايد از توليد واژه هاي بي مبنا و بي معنا پرهير کنند. يکي از اين واژه ها که در ادبيات عمومي مسوولان کشور رايج شده است ناترازي است، گويا پيشوندي است براي همه زمان ها و همه مکانها، بدون آنکه معناي دقيقي براي آن تعريف شده باشد. ناترازي اقتصادي، ناترازي انرژي، ناترازي آبي، ناترازي منابع، ناترازي ..... و آخرين آن که رييس محترم مجلس  در گلستان بکار برد «ناترازي مديريتي» است. ناترازي در اين ترکيب دقيقا به چه معناست؟  به معناي ناتواني ؟ يا بي لياقتي ؟ورشکستگي ؟ و يا  کژفهمي؟  پرسش اين است  اگر ما در عملکرد کارگزاران و مديران دچار ناترازي يا بي کفايتي هستيم آيا در بخش سياستگزاران  و سياستگزاري ها داراي  کفايت هستيم؟ آيا همه اشکالات به ناتواني مديران بازمي گردد؟  اينکه با يک جمله بخواهيم براي مشکلات  تاريخي در سياستگزاري کلان  سرپوشي بگذاريم راه گريزي به جلو نيست؟  آيا  رياست محترم مجلس شوراي اسلامي سياستگزاري ايدئولوژيک چند دهه اخير- که تا مغز استخوان حکمراني نفوذ کرده است -را از جمله ناترازي ها نمي داند؟ آيا هنگامي  که نخبگان به بهانه هاي بي اعتبار از چرخه قدرت حذف شدند و حکمراني  دچار فقدان توازن شد، تصور به هم ريختن تعادل در مديران سيستم دور از ذهن بود؟  آيا مي شود بدون حضور شايستگان در مجلس و جايگاههاي سياستگزاري انتظار توازن در بدنه مديريتي داشت؟

آيا از ساختار نامتوازن انتظار رفتار متوازن منطقي و معقول است؟  آيا اينک در سياستگزاري به توازن رسيده ايد که مي خواهيد در مديريت ها توازن بوجود بياوريد ؟ و اما پرسش آخر از مسوولان استاني اينکه آيا اين توازن است که در گلستان شهروندان به پزشکيان راي بدهند و تيم قاليباف گلستان را اداره کند؟ و بعد تبعات آن پاي رييس جمهور حاضر نوشته شود؟ براي هر يک از اين پرسش ها در عالم سياست بايد ساعتها بحث جدي کرد تا بتوان راهي در اين بن بست گشود  زيرا وقتي ساختار مديريتي گلستان را با عقلانيت انقلابي طراحي کرديد و براي آن همايش هم برگزار کرديد، به اين معناست که بايد به طور جدي  هم در مفهوم عقلانيت و هم در معناي انقلابي تاملي دوباره کنيد تا فردا مثل امروز ما شهروندان بي گناه بدهکار نباشيم.