انتشار شماره 37 استارباد
گزارش خبری |
غزاله صيدانلو- سي وهفتمين شماره از فصلنامه فرهنگي، هنري، ادبي و تاريخي استارباد (بهار 1404) منتشر شد. استارباد با چاپ و توزيع اين شماره وارد يازدهمين سال فعاليت خود شد. مطالب تازه ترين شماره ي اين مجله که به مديرمسئولي علي بايزيدي، تاريخ پژوه سرزمين گرگان، در هشتاد صفحه به طبع رسيده، از اين قرار است:
سرمقاله به قلم مديرمسئول و صاحب امتياز مجله که نويسنده در ابتدا به سوگ درگذشت دکتر سيد هاشم موسوي پرداخته و سپس روي سخن خود را به سمت مديرکل ادارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ميراث فرهنگي نشانه گرفته و در نودمين سال انتشار مطبوعات در سرزمين گرگان، خواستار برگزاري مراسمي درخور با همکاري رسانه هاي اين استان و همراهي اداره کل فرهنگ و ارشاد شده است. او همچنين از مديرکل ميراق فرهنگي براي دومين بار خواسته تا نسبت به ثبت مکان تاريخي دفتر کار مرحوم محمدعلي خان عبهري واقع در خيابان امام خميني(ره) هرچه سريعتر اقدام بايسته اي صورت پذيرد.
حسب روال مرسوم استارباد، پس از سرمقاله، يادنامه ي شخصيت هاي برجسته و فقيد سرزمين گرگان قرار دارد که اين بار يادي از حسن احرامي(1404-1351)، شاعر پيشگام گنبدي به قلم سيد مهدي جليلي، يادي از عبدالرحمن متاعي (1393-1330)، شاعر نسل دوم شعر نيمايي گرگان در گفتگويي با همسر و دخترش و در نهايت يادنامه ي دکتر سيد هاشم موسوي (1404-1326) به قلم نُه تن از فعالان فرهنگي اجتماعي گرگان (عبدالرحمن فرقاني فر، محمدي قاري، عليرضا ابن قاسم، محمدمهدي مصلحي، رحمت الله رجايي، سمانه شهري نژاد، رمضانعلي حاجي مشهدي و عليرضا خسروي و نيما صفار سفلايي).
در ادامه، در قسمت شعر که اين بار کمتر از دفعات پيشين بدان پرداخته شده، اشعاري از عبدالرحمن فرقاني فر، علي قزلسفلو، شيرين جاودان، علي اصغر کياني، سيد حسين ميرکاظمي، علي جهانگيري و دکتر مظفر رؤيايي (برادر زنده ياد يداله رؤيايي) ديده مي شود. البته در بخش يادنامه ي دکتر موسوي، يادداشتهاي محمد قاري و محمدمهدي مصلحي نيز در قالب شعر بوده که مي تواند کمي بخش شعر را پررنگ تر جلوه دهد.
اما استارباد در اين شماره اولين سنت شکني خود را با درج سه داستان کوتاه از رهام گيلاسيان، مجيد کلاته عربي و بهمن سردشتي به خوانندگان ارائه کرده که مسبوق به سابقه نبوده است. در بخش ترجمه نيز داستاني از محمد تيموري مصري با برگرداني از اميد پورحسن ديده مي شود. گويا استارباد مقوله ي داستان را جدي تر از پيش تلقي کرده است.
استارباد که تا پيش از اين، خاطرات چهره هايي چون ايرج تنظيفي، اسلام چمني، محمد قاري، عبدالصمد مهيمني را به صورت سريالي منتشر کرده بود، حالا دو شماره است که به خاطرات استاد محمدابراهيم حسن بيگي، داستان نويس مشهور معاصر گرگان و گلستان، مبادرت کرده است. اين خاطرات به نظر همچنان ادامه خواهد داشت. سيد حسن حسيني نژاد هم در اين شماره به معرفي کتاب روزشمار تاريخ معاصر استرآباد و ترکمن صحرا به قلم ستاربردي فجوري پرداخته است.
نوشتار علي مؤمني، شاعر مشهور حجم، درباره ي نظريات جديدش تحت عنوان نئواسپاسمنتاليسم به نگارش متني در هفت صفحه پرداخته که مي تواند در شعر معاصر ايران، تأثيرگذار واقع گردد. زنده ياد حبيب الله قليش لي هم که تنها شاعر، نويسنده و فعال فرهنگي فقيدي است که در اغلب شماره هاي استارباد، حضور و نقش پررنگي دارد، اين بار در آستانه ي نهمين سالگرد فقدانش، با نامه اي قديمي خطاب به استاد پرويز رضايي، در استارباد حضور يافته است. مديرمسئول استارباد که در طول ده يازده سال اخير، همواره با گفتگوهايي متفاوت و جذاب تلاش کرده تا بخشي از تاريخ معاصر گرگان زمين را در قالب تاريخ شفاهي به خوانندگان مجله عرضه کند، و هميشه به دنبال چهر ه هاي خاص مي گردد، اين بار به سراغ بانو ايران مقصودلو، آموزگار 88ساله ي گرگاني مقيم تهران رفته تا در بهار امسال يادبود مقام معلم را به نوعي ديگر گرامي بدارد. مقصودلو، باني نخستين دبستان ملي (غيرانتفاعي) دخترانه گرگان با عنوان مهستي و از اعضاي هيأت امناي کتابخانه عمومي شهر گرگان در سال هاي پيش از انقلاب و نوه ي وکيل الدوله حسينقلي خان مقصودلو، راپرتچي انگليسي ها در استرآباد و البته خواهرزاده ي زنده ياد استاد حسينعلي هروي حافظ پژوه بزرگ معاصر نيز هست. اسناد تاريخي اي نيز از او منتشر شده و روي هم رفته گفتگويي خواندني و تاريخي شکل گرفته است. در نهايت استارباد با درج پرونده ي معمول و مرسوم خود، اين بار به سراغ تورج آزادراد فقيد رفته است. آزادراد، فرزند سرهنگ نصرت الله خان، رئيس وقت شهرباني گرگان و مازندران و از ياران ميرزا کوچک خان جنگلي است. او همچنين نواده ي اميرکبير ميرزا محمدخان قاجار دولو تاج بخش است که در دوران آغازين سلسله ي قاجاريه، نقش پررنگي در مسندهاي مختلف داشته است. تورج آزادراد در دهه هاي بيست و سي با سردبيري نشرياتي چون قيام شمال (به صاحب امتيازي هوشنگ شريفها)، براي شمال (به صاحب امتيازي عزيزالله وحيدصفت) و مازندران (به صاحب امتيازي ايرج فرزانه) خود را به عنوان نخستين روزنامه نگار حرفه اي در اين منطقه معرفي کرده است. آزادراد همچنين نماينده ي نشريه ي رستاخيز در گرگان نيز بود که دفتر آن در خيابان پهلوي دژ (شهداي کنوني) قرار داشت. او در واپسين سال هاي عمرش نيز دست از روزنامه نگاري نکشيد و با هفته نامه ي گلستان سلام به مديريت محمدرضا بابايان همکاري داشت. تورج آزادراد شاعر بود و در شعر، شرر تخلص مي کرد. از او سه عنوان کتاب نيز منتشر شده است: انقلاب اداري و شناخت سرشت انساني (1352)، بعد چهارم يا زندگي در ابديت (1364) و خاطرات جنگل به قلم پدرش نصرت الله آزادراد با گردآوري و ويراستاري وي (1392).
استارباد 37 در هشتاد صفحه با قيمت 100هزار تومان، در کتابفروشي هاي معتبر و دکه هاي فعال گرگان، گنبد (کتابفروشي قابوس قاضي) و تهران (انتشارات توس و بهجت) توزيع مي شود.