مشکل، مساله، بحران
یاددداشت اول |
■ با مسووليت سردبير
کشاورزي معيشت اصلي نزديک به نيمي از مردم گلستان است، در اين ميان سياستهاي نادرست سالهاي اخير باعث شده است کشاورزي در گلستان به سمت چند محصول مشخص هدايت شود، در کنار اين هدايت دولتي برخي از اقلام محصول هستند که همواره چشم انداز مناسبي براي سودآوري داشته اند، سيب زميني يکي از آنهاست، گاه به دلايلي غير اقتصادي قيمتهايي پيدا کرده است که باعث در آمدهاي آن چناني شده است و گاه چنان سيب زميني کاران را به خاک سياه نشانده است که قابل توصيف نيست، به همين خاطر بايد با نگاهي علمي و به دور از شتابزدگي با طرح مشکل با آن به عنوان يک مساله علمي برخورد کرد و با تامل و مطالعه دقيق به سوي حل مساله رفت. امروزه همگان مي دانند، هر مساله اي پيش از بحران، نشانه هايي از وجود مشکل را از خود بروز مي دهد، که بايد به آن توجه شود اما وقتي به هر دليل به آن توجه کافي نشده است، آن گاه شرايط به گونه اي پيش مي رود که ممکن است گاه، کنترل بحران از دست خارج شود. يک نگاه سطحي در بحران سيب زميني کاران هم به ما مي گويد بايد براي اصلاح روش ها و سياستهاي نا به هنجار جاري اقدامي جدي به عمل آورد. فقدان سياستهاي منطقي و تاکيد به روش هايي مانند آنچه در چند روز گذشته در برابر رسانه ها از مسوولين محترم ديده شد قطعا راهي به دهي نخواهد برد. مقامات مسوول اجرايي و قانون گذار بايد پيش از حضور در ميان کشاورزان به اين مساله ها بينديشند و به فکر حل آن باشند و يا براي مديريت بحران تدبيري از پيش انديشيده داشته باشند. شهروندان با دور انديشي هاي از سر تدبير و تامل است که به توان مديريتي مديران پي مي برند و الا گفتار درماني در اوج بحران نمي تواند گره اي از مشکلات کشاورزان و سيب زميني کاران بگشايد.