روزنامه نگاري در جنگ


یاددداشت اول |

■ با مسووليت سردبير بنيان روزنامه نگاري در مطبوعات و روزنامه ها در عصر اندرويد که خبرها با کمترين وقفه منتشر مي شود و همه امور برخط است بايد بر تحليل استوار باشد، به عبارت واضح تر در دوران اندرويد دست رسانه هاي مکتوب براي انتشار خبر خالي است و توان رقابت با رسانه هاي برخط را از دست مي دهند، در چنين احوالي تنها راه ماندگاري براي رسانه هاي مکتوب و زمان داري مانند روزنامه ها، تغيير شيوه از خبري به تحليلي است. شهروندان در کمترين زمان به خبر دسترسي پيدا مي کنند اما همان شهروندان تحليل دقيقي از خبرهاي پر اهميت يا بي اعتبار ندارند و منتظرند تا رسانه ها اخبار را با تحليل دقيق و به موقع براي آنها موشکافي نمايند، اما تحليل و موشکافي در اخبار هم در دوران درگيري و جنگ ميسر نيست. شرايط جنگي، شرايط تحميلي و يک صدايي است، گفت و گوها به پايان رسيده است و راه حلي براي رفع مشکل جز حذف يا تسليم يکي از دو طرف وجود ندارد، بنابراين تحليل ها متاثر از فضاي احساسي و جنگي نوشته مي شوند. در چنين احوالي رسانه هاي مکتوب و زمان دار عملا ملجاييت خود را از دست مي دهند، زيرا امکان تحليل رويدادها تنها در فضاي منطقي و عقلاني ميسر است. به اين خاطر روزهاي درگيري و جنگ براي رسانه هاي مکتوب يک آزمون چند لايه و سخت در مسير روزنامه نگاري جنگ است. روزنامه نگاري در جنگي که ايرانيان هيچ خاطره اي از نحوه و چگونگي آن با شيوه هاي مدرن در ذهن ندارند، خاطرات ما از جنگ، درگيري هاي سنتي، تن به تن و چشم در چشم بود اما اينک با دشمني در کيلومترها آن سوتر در جنگيم. همه چيز متفاوت شده است و بايد در روش ها هم تغيير داد اما براي تغيير در روش ها نيازمند تربيت نيروي انساني هستيم و در فقدان نيروي انساني کار آمد کار بسيار سخت خواهد بود.