هزاره چهارم


یادداشت |

تداوم فرهنگي

تداوم فعاليت گلشن مهر با رويکرد عقلانيت، خردمندي و انتشار بيش از 3 هزار شماره گلشن مهر را به شما و سرکار خانم قرآني و همکاران محترم تبريک عرض ميکنم.

گلشن مهر از آن رو توانست دوام يابد که "يادگيري " را يکي از مباني کار خود قرار داده است.

اميدوارم ميز گفتگوي عقلايي گلشن مهر مثل گذشته جايي براي نشستن همگان داشته باشد و محيطي مناسب براي ترويج همزيستي برادرانه، گفتگوي با تسامح ...باقي بماند.

براي من حضور در گلشن مهر فرصتي براي يادگيري، تعامل دوستانه بوده است. بابت ايجاد فرصت يادگيري و کسب تجربه از نشريه گلشن مهر و مديران آن سپاسگزارم.

و خوشحالم که شروع هزاره چهارم انتشار گلشن مهر" واقعيت دارد".

درود بر شما، سرکارخانم قرآني و همکاران با تجربه و نيز جوان روزنامه.

انشاالله هميشه بر مدار يادگيري، تعامل، خردورزي و موفقيت باقي بمانيد.

 

محمد نظري  دکتراي مديريت صنعتي  و عضو سابق تحريريه گلشن مهر

 

 

 

 

براي ايران بمانيد

آقاي دکتر مکتبي عزيزم

سرکار خانم قرآني بزرگوار

تيم سخت کوش و پا به رکاب گلشن مهر گلستان؛

انتشار سه هزارمين شماره نشريه گلشن مهر که به پاس پايداري و فداکاري شما به انجام رسيده است را از صميم قلب به شما و تمام شهروندان گرگان و گلستان تبريک عرض مي کنم. دستمريزاد.

 در بزنگاههاي تاريخي و مهم ايرانزمين، در گستره ذهن ايراني، دو سمبل بزرگ همواره به تاب آوري اجتماع و برپا نگه داشتن فرهنگ و هويت ايراني ياري رسانده است. يکي ققنوس است که از خاکستر خود دوباره بر مي خيزد و هويت خود را احياء مي کند و ديگري سيمرغ است. سيمرغ اسطوره اتحاد و همبستگي است. سي پرنده، هر کدام حامل بخشي از حقيقت که با رسيدن به قله در مي يابند که خود همان سيمرغ اند.

 از منظر سيمرغ، نجات در پيوند است، در گفتگو و همکاري. در جمع آوري تکه هاي پراکنده آگاهي.

 سيمرغ اسوه و الگوي کساني است که به گام هاي کوچک موثر در دل مشارکت همگاني و همبستگي براي سازندگي باور دارند و از هر گونه تفرقه و نفرت افکني پرهيز مي کنند.

 و چه زيبا، اميدوار کننده و سازنده است که گلشن مهر گلستان، در مسير سيمرغ سفر مي کند. سيمرغ وار، بمانيد براي ايران زمين

هزار سال جلالي نصيب عمرتان باد

همه ماههاي آن ارديبهشت و فروردين

 

علي صاحبي- استاد بين المللي روانشناسي مولف و پژوهشگر

 

 

 

 

 هزاره چهارم

اوايل دهه هشتاد بود و تابستان نشريات، بهارش رو به خزان که گذشته بود با بستن فله‌اي نشريات. اما هنوز تابستان استرآباد بود که سليم به سلامت به گلشن‌ مهر مي‌رفت، با نشرياتي از چپ و راست. و اما خزان نزديک بود و من دست به قلم و مقاله‌اي نوشتم به تشويق همکار نازنين و خوبم "مجيد مکتبي" در اداره کل آموزش و پرورش، ملاحظات در مرزهاي استان! که هنوز هم آن ملاحظات است اما شديدتر، چاپ شد و من شدم مقاله‌نويس "گلشن مهر".

"سليم" که دوست و برادر خوبم "عبدالسلام مهيمني" صاحب امتيازش بود.

بهاران نشريات گذشت و خزان‌شان رسيد و بيداد زمان برگ‌شان را از شاخه جدا کرد.

نشريات يک به يک به محاق رفتند و اما يکي زان ميان شاخص و بنام با "احسانش" ماند، تا احساني کند به روح تشنگان نشرياتي که دگر نبودند.

"گلشن مهر" ماند با همه سختي‌ها و تلخي‌ها و فراز و فرودها ماند، شيرين و پر نقش و نگار و زيبا. شماره به شماره، از تونل‌هاي مختلف گذشت، نه نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي! خاطرش تشويش کرد و نه اقدامي و تجمعي به قصد برهم زدن نظم راهش را بست. حتي برآمدن دولت تدبير و مسئوليت سياسي "احسان" هم نتوانست و مانع رفتن و پيمودن "گلشن مهر" نشد. و ما همچنان تفرج کرديم در اين گلشن و گاه بوده است که قلم زديم و مورد لطف احسان به زيور طبع آراسته.  و حال هزاره سوم پشت سر گذاشته شد و به عون تعالي وارد چهارمين هزاره. مبارک است، راه طي شده، خسته نباشيد و دست‌مريزاد به تحريريه سخت‌کوش و سخت‌جان و سخت‌سر گرگان، گلستان (استرآباد) و ايران جان مفتخر است به داشتن چنين فرزندان برومند.

مانا و ماندگار باشيد ...!

 

 محمد کاظم نظري - فعال مدني

 

 

 

 

به بهانه سه هزارمين شماره نشريه وزين گلشن مهر

جناب احسان مکتبي!

 

ن والقلم ومايسطرون ...

سوگند به قلم وآنچه از درون آن مي تراود..

بي شک کار فرهنگي مداوم در دوران‌هاي متمادي ويژگي هاي خاص خودش را مي‌طلبد.

جناب احسان مکتبي در طول عمر پربارش،در عرصه هاي مختلف کوشيده است،تا به اين جايگاه فرهنگي رسيده است. قويترين شاخصه ايشان، در مسير طي شده فرهنگي، هنري وسياست ورزي، مي‌توان به توانمندي ايشان در امر مطالعه وتحقيق گسترده و ريشه زدن وريشه گستريدن در فرهنگ، ادبيات، تاريخ  ودانش سياست، ومظاهر گذشته  وحال وامروز ايران است.که اين مظاهر را مي‌توان در سرمقاله هاي مداوم، سخنرانيها، ساير نوشته هاي ايشان رد يابي کرد. ديگر صداقت در نوشتار، گفتار واحترام به: ن والقلم ومايسطرون ...که سرلوحه رفتاري وگفتاري ونوشتاري ايشان ميباشد.

رعايت اصول مدارا، وپرهيز از افراط وتفاهم فکري واجتماعي از روشمندي نوشتاري ايشان است.

احترامگذاري به مخاطب وصداقت سخن وخصوصا بهره مندي از هنر ايجاز در کلام ونوشتار وتربيت کادر هاي هنري ،نويسندگي در تمام مراحل سني مي تواند از شاخصه بارز ايشان ياد آورشد.

پايدار ومستدام باد قلم ونوشتار ايشان.

               

امير سعادتي-  دبير بازنشسته