شناخت هيجانات منفي و کنترل آن


یادداشت |

 

کوثر قندهاري

در شماره قبل به چرايي اهميت رشد هيجاني در کودکان پرداختيم و دو تمرين موثر و ساده براي تقويت رشد هيجاني در کودکان را بررسي کرديم و اينک به بررسي فعاليت هاي بيشتري از رشد هيجاني کودکان که به شناخت هيجانات منفي مثل اضطراب و خشم و شدت آن و راهکارهايي براي مقابله با آن اختصاص دارد، مي پردازيم.

از فعاليت هايي که مي توان براي درجه بندي احساسات استفاده کرد؛ فعاليتي با عنوان "چه قدر نگران مي شوم" است. در اين تمرين مي توانيم هم از استيکرهاي از پيش تهيه شده که بيانگر احساسات مختلف است، استفاده کنيم و هم از رنگ هاي توافقي که ابتداي شروع جلسه با يکديگر قرارداد بستيم. به طور مثال مي گوييم رنگ سبز يعني شما خيلي آراميد، زرد يعني نه خيلي نگرانيد و نه خيلي آرام، آبي يعني کمي نگرانيد، نارنجي يعني خيلي نگرانيد و در نهايت قرمز يعني خيلي خيلي نگرانيد. سپس در مورد نگراني هايمان با بچه ها حرف مي زنيم و توضيح مي دهيم که گاهي اوقات بنا به دلايل متعدد احساس اضطراب و نگراني زيادي داريم و بالعکس گاهي اوقات احساس آرامش بيشتري داريم و براي فهم بهتر هرکدام مثال هاي متعدد و عيني مي زنيم، و از آنها مي خواهيم به موقعيت هايي که مي گوييم ابتدا خوب فکر کنند و سپس بگويند در هر موقعيت چقدر نگران مي شوند و رنگ مربوط به آن را بالا ببرند. براي بررسي ميزان نگراني از موقعيت هايي مثل ( اگر مدادتان گم شود چقدر نگران مي شويد؟ اگر پدر يا مادرتان مريض شوند چقدر نگران مي شويد؟ اگر فردا مسابقه ورزشي مهم داشته باشيد چقدر؟ و ....)استفاده مي کنيم. پس از اينکه بچه ها ميزان نگرانيشان را در هر موقعيت گفتند؛ متوجه خواهند شد که استرس يک طيف است و مقدار آن هميشه به يک اندازه نيست بنابراين بايد از زماني که شدت اضطراب کم است براي مقابله با آن تمرينات ضد اضطرابي را شروع کنند تا به مرور بتوانند بر استرسشان غلبه کنند.

به فعاليت ديگري با عنوان " اين سيب را پوست بکن" که يک تمرين شناختي براي رشد هيجاني است مي رسيم. دراين فعاليت بچه ها را به گروه هاي 3 نفره تقسيم مي کنيم و به يک نفر کاربرگي از تصوير سيب که به صورت خط چين رسم شده مي دهيم و از او مي خواهيم با قيچي خط چين ها را برش بزند و به يک نوار کاغذي باريک تبديل کند بطوريکه گويا سيب را پوست مي کند و در اين بين دو نفر ديگر که در بازي هستند، يکي مدام با جملاتش به نفر وسط (پوست کن) حس نگراني مي دهد مثلا مي گويد تو نمي تواني تا آخرش قيچي کني، خراب ميکني و... نفر ديگر بايد مدام جملات مثبت بگويد مثل تو مي تواني، نگران نباش، اگر نتوانستي هم ايرادي ندارد، مهم اين است که تمام تلاشت را کردي و.... در اين بازي هم مانند ساير بازي ها مدام نقش ها عوض مي شود تا بچه ها همه نقش ها را بازي کنند. پس از پايان بازي به بچه ها مي گوييم در سر ما هم همانند اين بازي دو نفر مدام صحبت مي کنند؛ يکي حس نگراني مي دهد و ديگري حس آرامش، مهم اين است که ما به کدام توجه کنيم و مسير زندگي را با آن طي کنيم. در ادامه مي توان اين تمرين را به صورتي ديگر و براي مقابله با اضطراب اجتماعي انجام داد. بدين صورت که از بچه ها مي خواهيم به ترتيب پشت ميزي بروند و 4 دقيقه صحبت کنند در حالي که روي سر تماشاچيان کلاه هاي کاغذي است که رويشان دو سري حرف نوشته شده است؛ يک سري حرف هاي منفي مثل: خيلي افتضاح حرف مي زني، همش توپوق مي زني، همه دارن تو دلشان به تو مي خندند و... همه ي اين کلاه ها با جملات منفي به يک رنگ خاصي درآمده و سري ديگر از کلاه ها داراي جملات مثبت مثل: تو عالي هستي، مهم اين است که جلوي جمع صحبت مي کني و... به رنگ ديگر درآمده است. و اين کودک است که تعيين ميکند به جملات منفي نگاه کند و باتوجه به آن ها احساس اضطرابش را زياد کند و يا بالعکس با توجه به جملات مثبت حس آرامش بگيرد و به خوبي از عهده کارش برآيد که با آموزش هاي اينچنيني براي کودک مشخص مي شود که کنترل احساساتش برعهده خودش است و به مرور با تمرين و تکرار به خوبي مي تواند هيجاناتش را مديريت کند.

و در نهايت ساده ترين روش براي مديريت خشم يا اضطراب، مي توان داستان ناتمامي براي کودک خوانده شود که در آن شخصيت داستان نتواند خشم يا اضطرابش را کنترل کند، آنگاه از کودکمان مي خواهيم راه حلش را براي حل مشکل شخصيت داستان بگويد و در پايان فهرستي از پاسخ هاي درست و منطقي او تهيه مي کنيم.

در ادامه فعاليت هاي اين يادداشت در شماره آينده تلاش مي شود مهارت هايي جهت آشنايي کودکان با علايم بدني اضطراب و راهکار هايي جهت جلوگيري از اضطراب و نگراني گفته شود.

 

  (کارشناس مشاوره تربيتي و تحصيلي

 اداره کل آموزش و پرورش استان)