اصرار بر کشت برنج، خشکسالي در گلستان
تیتر اول |
فاطمه سراواني- گلستان، نگين سرسبز شمال ايران، روزگاري با شاليزارهاي وسيع و برنج خوشعطرش شهره بود. اما امروز، سايه شوم خشکسالي و کمبود آب، اين تصوير زيبا را خدشهدار کرده است. با وجود هشدارها و بحرانهاي پيدرپي، کشاورزان اين استان همچنان بر کشت برنج اصرار دارند؛ اصراري که آيندهاي مبهم را پيش روي اين صنعت و منابع آبي استان قرار داده است. تغييرات اقليمي، کاهش بارندگيها و برداشت بيرويه از منابع آب زيرزميني، اين منطقه را با چالشهاي جدي مواجه کرده است. با اين حال، دلايل متعددي وجود دارد که کشاورزان گلستاني را به ادامه کشت برنج ترغيب ميکند:
به نظر نگارنده، کشت برنج در استان گلستان ريشههاي تاريخي و فرهنگي دارد به اين معني که کشت برنج در استان گلستان، تنها يک فعاليت اقتصادي نيست، بلکه بخشي از هويت و فرهنگ مردم اين منطقه است. نسلهاست که کشاورزان اين ديار با برنج و شاليزارها خو گرفتهاند و تغيير اين سنت ديرينه، براي آنها دشوار است.
مساله ديگر وجود اقتصاد تکمحصولي است، بسياري از کشاورزان گلستاني، تنها منبع درآمدشان کشت برنج است و به دليل عدم وجود جايگزين مناسب و حمايت کافي از سوي دولت، قادر به تغيير الگوي کشت خود نيستند.
مساله بعدي و مهمترين مورد سودآوري کشت شالي است، با وجود مشکلات، کشت برنج همچنان سودآورتر از ساير محصولات کشاورزي در اين منطقه است. قيمت بالاي برنج در بازار و تقاضاي زياد براي اين محصول، انگيزه کشاورزان را براي ادامه کشت افزايش ميدهد.
و اما متاسفانه، بسياري از کشاورزان گلستاني به طور کامل از پيامدهاي منفي کشت برنج بر منابع آب آگاه نيستند و يا به دليل عدم دسترسي به اطلاعات صحيح، نميتوانند تصميمات درستي در اين زمينه بگيرند. و البته ضعف در اجراي طرحهاي جايگزين هم مي تواند موثر باشد، طرحهاي آگاهيبخشي و تغيير الگوي کشت که ارائه شدهاند، به دليل عدم جذابيت، عدم ارائه مشوقهاي کافي و عدم توجه به نيازهاي واقعي کشاورزان، با شکست مواجه شدهاند.
ادامه روند فعلي، آينده شاليکاري در استان گلستان را با ابهام جدي مواجه خواهد کرد. خشک شدن تدريجي شاليزارها، کاهش کيفيت خاک، افزايش هزينههاي توليد و مهاجرت کشاورزان، تنها بخشي از پيامدهاي اين وضعيت خواهد بود. براي جلوگيري از اين فاجعه، بايد راهکارهاي اساسي و بلندمدت را در نظر گرفت:
تغيير الگوي کشت با ترويج کشت محصولات کمآببر مانند کلزا، سويا، حبوبات و گياهان دارويي، ميتواند گام مهمي در راستاي کاهش مصرف آب در بخش کشاورزي باشد. استفاده از روشهاي آبياري نوين مانند آبياري قطرهاي و باراني، ميتواند به طور چشمگيري مصرف آب را کاهش دهد. دولت بايد با ارائه تسهيلات مالي، آموزشهاي تخصصي و مشوقهاي لازم، کشاورزان را به تغيير الگوي کشت و استفاده از روشهاي آبياري نوين ترغيب کند. افزايش آگاهي عمومي در مورد اهميت حفظ منابع آب و پيامدهاي منفي کشت برنج، ميتواند به تغيير نگرشها و رفتارها کمک کند.
مديريت صحيح منابع آب زيرزميني و سطحي، جلوگيري از برداشتهاي بيرويه و احداث سدهاي جديد، از جمله اقداماتي است که ميتواند به حفظ منابع آبي استان کمک کند.
رسانهها نقش مهمي در آگاهيبخشي و ترويج راهکارهاي مناسب دارند. با توليد محتواي جذاب و آموزنده در قالب گزارشها، مصاحبهها، فيلمها و اينفوگرافيکها، ميتوان به افزايش آگاهي عمومي و تغيير نگرشها کمک کرد.
بيشک، مسئله کمبود آب در استان گلستان، يک چالش جدي و نيازمند توجه فوري است. تداوم کشت برنج با روشهاي سنتي، در حالي که منابع آبي استان رو به زوال ميروند، نه تنها به کشاورزي بلکه به کل اکوسيستم منطقه آسيب ميرساند. با اين حال، با اتخاذ رويکردهاي هوشمندانه و همکاري ميان دولت، کشاورزان و رسانهها، ميتوان آيندهاي پايدار براي کشاورزي در اين استان رقم زد.
به اميد آنکه اين گزارش بتواند به عنوان مبنايي براي تصميمگيريهاي آگاهانه و اتخاذ تدابير عملي در راستاي حفظ منابع آبي و توسعه پايدار کشاورزي در استان گلستان مورد استفاده قرار گيرد.