عليرضا صدرايي-  محمود شهمرادي محيط بان ديگري از گلستان است که شکارچيان  او را به شهادت رسانده اند، گويي يا گوشي براي شنيدن در ميان مسوولان نيست يا ديگر مرگ آنقدر آسان و عادي شده است که به خبرهاي تلخ عادت کرده ايم. هنوز سه ماه از شهادت ياسر مصدق محيط بان جوان گرگاني در جنگل گلستان نگذشته است که اين بار يک محيط بان ديگر جان خود را فداي حفظ زيست بوم، تنوع زيستي و محيط زيست گلستان مي کند و گويا کسي هم سر پيگيري و اصلاح اين فرايند نا بسامان ندارد، هنوز سه ماه نشده است که سيد مهدي روشن محيط بان گلستاني در مجلس عزاي مصدق سوگ مويه کرده بود که: براي ما محيط بان ها جاي سوال دارد که چرا در محيط زيست مظلوم گلستان اين حجم از مظلوميت وجود دارد ؟ چرا عليرغم وعده هاي فراوان ما محيط بانها بايد تاوان کمبود نيرو انساني از ساليان دور را بدهيم.

وي در بخش ديگري از سخنانش گفته بود: ما اکنون شهداي زنده هم داريم که همچنان غيور مردانه در حال خدمتند،  ابوالفضل جلالي راد با 57 ساچمه در بدن، آنا دوردي عزيز با روزنه اي به اندازه يک مشت در کتف، چه از تير خوردن  زنده ياد قنبر عربلو و چه از درگيري هاي محمدرضا بابا صفري و از درگيري خوش محمد که به خاطر حفظ پارک  ملي گلستان و نداشتن سند آزادي در شرف  زندان رفتن است و چه  از زندان افتادن حاج جلال عيد وزايي براي انجام وظيفه، اين چگونه حمايتي است که اگر براي حفاظت از طبيعت ايران تلاش کنيم شکارچيان ما را شهيد مي کنند و اگر براي آنها اتفاقي بيفتد بزرگان ما را به زندان مي اندازند.

 وي ياد آور شد: ما در راه حفاظت محيط زيست استان شهيد داده ايم، تاج محمد باشقره مظلوم داده ايم و يا شهادت يحيي شاهکوه محلي و شهادت ياسر مصدق که تنها، مظلوم و بي کس در صحراي کويلر با يک هميار دو ساعت با مرگ دست و پنجه نرم کرد و در آخر جان به جان آفرين تسليم کرد. وي در انتقاد از فقدان امکانات اوليه گفت: چرا نبايد يک هليکوپتر ويژه براي اينگونه خطرات در اختيار  محيط زيست قرار گيرد؟ چرا ما محيط بانان بايد تاوان اين کمبودها را بدهيم. با تجهيزات فرسوده و سلاحهاي متعلق به نيم قرن پيش در برابر شکارچيان پر تعداد تا دندان مسلح و سلاحهاي نقطه زن و دوربين هاي ديد در شب، آخر چگونه؟ اين يک جنگ نابرابر واقعي است.

روشن بخش ادامه داد:  چرا زنده ها را در نمي يابيد، چه سود که بر بالين خون آلوده ما بگرييد و برخانواده هاي محيط بانان با  نگاه ترحم و دلسوزي بنگريد؟ چه سود؟ ما محيط بانان نيازمند توجه ايم، نيازمند يک نگاه ويژه براي کار پر مشقت و خطرناک... . وي تاکيد کرد: حتي شهادت محيط بانان هم خاص است وقتي  شهيد مي شويم، اولين تصميم بزرگان قطع حقوق است تا اثبات شود چه کسي مقصر است، تا جواب پرونده بيايد،  شايد جواب پرونده 5 سال نيامد، خانواده يتيم محيط بان در کنار رنج از دست دادن پدر، رنج فقر را هم بايد تحمل کنند.

روشن گفته بود: اين همه تلاش و تقلا براي استخدام نيرو در دستگاههاي پول ساز بانک، وزارت نفت و... انجام مي شود و اندکي توجه به محيط زيست زخم خورده ايران براي جذب نيرو، براي حمايت از محيط بان، براي خودروي قوي، براي معيشت، براي زندگي در خور و شان محيط بان و... حداقل خواسته ما محيط بانان مظلوم ايران  است. جاويد باد نام وطنم ايران، جاويد باد ياد شهداي محيط زيست ايران، جاويد باد ياد شهيد مصدق.

 سخنان اين محيط بان دلسوز همه واقعيتي است که بايد شنيده مي شد اما يا نشد يا نتوانستند هر چه بود يک محيط بان مظلوم ديگر به خيل شهداي محيط زيست اضافه شد  و ما هم چنان دوره مي کنيم روز را هنوز را.