در اولين سالمرگ محمدعلي بهمني شاعر غزلهاي زنده
یادداشت |
سيد مهدي جليلي
زندگي و منش
محمدعلي بهمني در 27 فروردين 1321 در دزفول به دنيا آمد، هرچند خود روايت ميکرد که در قطار و در مسير به دنيا آمده است. زندگياش در شهرهاي مختلفي چون تهران، کرج، بندرعباس و شميرانات سپري شد و اين جغرافياي متنوع، در شکلگيري نگاه چندلايهاش به جهان مؤثر بود. او از نوجواني وارد فضاي ادبي شد و نخستين شعرش در 11 سالگي در مجله «روشنفکر» منتشر شد. بهمني انساني متواضع، صميمي و اهل گفتوگو بود. منش او در برخورد با مخاطبان و شاعران جوان، همواره با احترام و تشويق همراه بود. نمونه آن را در برخورد با بنيامين ديلمکتولي، شاعر عليآباد کتولي و مواجهه با صداي دلانگيز شمس فندرسکي، خواننده جوان و خوش صداي گرگاني در شب شعر فاضلآباد را شاهد بوديم. او در کنار شاعر، ويراستار، ترانهسرا و مدير انتشارات نيز بود و در بندرعباس، چاپخانهاي به نام «چيچيکا» را اداره ميکرد.
ويژگيهاي شعر و سبک ادبي
شعر بهمني، بهويژه در قالب غزل، تلفيقي از سنت و نوآوري است. او از پيشگامان غزل نئوکلاسيک محسوب ميشود؛ سبکي که با حفظ موسيقي و ساختار سنتي، به زبان و تصويرهاي معاصر روي ميآورد. غزلهاي او سرشار از احساس، دلتنگي، عشق، اميد و گاه فراقاند، اما با زباني ساده، روان و بيتکلف بيان ميشوند. او از استعارههاي تصويري و تشبيهات لطيف بهره ميبرد و زبان زنده مردم را وارد شعر ميکرد. بهمني معتقد بود که غزل، هستي ايراني است و در شعر فردا نيز جايگاه خود را حفظ خواهد کرد.
نوآوريها و تأثيرگذاري
يکي از نوآوريهاي مهم بهمني، پيوند ميان غزل و ترانه بود. او ترانههايي ساخت که با صداي خوانندگاني چون ناصر عبداللهي، همايون شجريان، عليرضا قرباني، شادمهر عقيلي، تورج شعبانخاني، حبيب و رامش اجرا شدند. ترانههاي «هواي قفس»، «چادر نماز»، «خرچنگهاي مردابي»، «دهاتي» و «فرش دل» از نمونههاي برجسته اين پيوندند. او همچنين در قالب نيمايي و شعر آزاد نيز طبعآزمايي کرد، اما غزل همواره محور اصلي آثارش باقي ماند. بهمني با ايجاد تعادل ميان فرم کلاسيک و محتواي مدرن، راهي تازه براي غزلسرايي گشود.
آثار مهم
از مجموعههاي مهم او ميتوان به اين موارد اشاره کرد: باغ لال (1350)،گاهي دلم براي خودم تنگ ميشود (1369)، شاعر شنيدني است (1377) من زندهام هنوز و غزل فکر ميکنم(1388)
اين آثار نهتنها در زمان خود، بلکه در جريان شعر امروز نيز تأثيرگذار بودهاند و در محافل ادبي مورد توجه قرار گرفتهاند.
غزلهاي برجسته
برخي از غزلهاي بهمني، بهواسطه زبان عاطفي و موسيقاييشان، در حافظه جمعي مخاطبان شعر فارسي جاي گرفتهاند. غزلهايي چون «به تو مشغولم» و «از تو دورم» با صداي ناصر عبداللهي، نمونههايي از اين غزلهاي ماندگارند. «اينحا براي از تو نوشتن هوا کم است»، «من زنده بودم اما اين کاش مرده بودم»، «از خانه بيرون ميزنم اما کجا امشب» و ... نمونههايي از غزلهاي بسيار خوب اوست. در اين اشعار، بهمني با کمترين واژهها، بيشترين حس را منتقل کرده است.
جايگاه در شعر امروز
بهمني را ميتوان يکي از ستونهاي غزل معاصر دانست. او نهتنها در دهههاي گذشته، بلکه در شعر امروز نيز حضوري زنده داشت و غزلسرايان جوان، از زبان و نگاه او الهام ميگرفتند. بسياري از آنها، سبک بهمني را نقطهي شروع خود ميدانستند. در اين ميان، مصرع مشهور «من زندهام هنوز و غزل فکر ميکنم» همچون بيانيهاي شاعرانه، گواهي است بر تداوم زيست ادبي او. اين مصرع، نه فقط از حيات جسمي، بلکه از حيات ذهني و عاطفي شاعري سخن ميگويد که حتي در سکوت و خلوت، غزل را ميانديشيد و با آن زندگي ميکرد. بهمني در اين جمله، غزل را نه صرفاً قالبي ادبي، بلکه شيوهاي از بودن و انديشيدن معرفي ميکند؛ شيوهاي که با جان شاعر درآميخته و تا واپسين لحظات، جاري و زنده باقي ماند. پس از عارضه سکته مغزي، قلب عاشق او، سرانجام، حوالي ساعت 23 جمعه 9 شهريور 1403، در سن 82 سالگي از تپش ايستاد. با درگذشت محمدعلي بهمني، شعر فارسي يکي از صميميترين و خلاقترين صداهاي خود را از دست داد، اما ميراث او همچنان در جان غزل جاريست.