نگاهي انتقادي به سفر وزير جهاد کشاورزي


یاددداشت اول |

  با مسووليت سردبير

 

هفته دولت امسال، گلستان ميزبان وزير جهاد کشاورزي و هيئت همراه بود. سفري که به ظاهر براي گشايش پروژه‌ها و طرح‌هاي کشاورزي انجام شد، اما در عمل، ابهامات و سوالات بسياري را در ذهن فعالان و دلسوزان اين حوزه برانگيخت. مراسم افتتاحيه، بازديدها و جلسات متعدد، همگي نويدبخش روزهاي روشن براي کشاورزي استان بود، اما بر اساس مشاهدات عيني و آنچه در فضاي مجازي منتشر شده است، وزير محترم و هيئت همراه، هداياي نفيسي از بخش خصوصي دريافت کرده‌اند. اين مساله، در حالي که مي‌تواند نشان‌دهنده قدرداني بخش خصوصي از تلاش‌هاي دولت باشد، اما در عين حال، نگراني‌هايي را در خصوص تعارض منافع و تأثير اين هدايا بر تصميم‌گيري‌هاي آتي ايجاد مي‌کند. آيا اين هدايا، تنها يک رسم معمول است يا قرار است راه را براي امتيازات ويژه و تسهيلات خاص براي اهداکنندگان هموار کند؟ البته قدرداني عمل شايسته اي است اما اهداي هدايايي نفيس براي انجام وظيفه به چه مناسبت انجام مي شود و چنانچه از اين پس چنين رفتارهايي معمول شود چه کسي پاسخگو خواهد بود .طرفه آنکه آن چه ما به عنوان گلستاني از مسوولان جهاد کشاورزي ديده ايم ناتواني در حل مساله است، ناتواني در پرداخت

بدهکاري هاي کشاورزان که تقريبا ترجيع بندي هر ساله است، ناتواني در سياستگزاري درباره سيب زميني که همين چند هفته پيش کشاورزان را به خاک نشاند و... پرسش اين است براي کدام رفتار وزير محترم شايسته قدرداني در گلستان است؟

آنچه در اين ميان اهميت دارد، دستاوردهاي ملموس اين سفر براي استان گلستان است. آيا صرف افتتاح چند پروژه که اغلب از قبل آماده بهره‌برداري بوده‌اند، مي‌تواند به عنوان دستاورد اين سفر تلقي شود؟ آيا اين سفر، منجر به اتخاذ تصميمات راهبردي و تخصيص منابع کافي براي حل مشکلات اساسي کشاورزي استان شد؟ متاسفانه، پاسخ به اين سوالات چندان روشن نيست. کشاورزي استان گلستان، با چالش‌هاي متعددي روبروست.

از کمبود منابع آبي و فرسايش خاک گرفته تا نوسانات قيمت محصولات و مشکلات بازاريابي. انتظار مي‌رفت که سفر وزير محترم، فرصتي براي بررسي دقيق اين مشکلات و ارائه راهکارهاي عملي باشد. اما به نظر مي‌رسد که اين سفر، بيشتر به تشريفات و افتتاح پروژه‌هاي نمايشي خلاصه شده است. در شرايطي که کشاورزان استان، با مشکلات معيشتي فراواني دست و پنجه نرم مي‌کنند و خشکسالي کمر کشاورزان را شکسته، اهداي هداياي نفيس به مسوولان، نه تنها دردي از آنها دوا نمي‌کند، بلکه باعث ايجاد حس بي‌اعتمادي و نااميدي نيز مي‌شود. انتظار مي‌رود که مسوولان جهاد کشاورزي استان، در خصوص اين هدايا و نحوه هزينه کردن آنها، شفاف‌سازي لازم را انجام دهند و اطمينان دهند که اين هدايا، به نفع کشاورزان و توسعه کشاورزي استان هزينه خواهد شد.

اين سفر، فرصتي بود براي نشان دادن تعهد دولت به حل مشکلات کشاورزي استان گلستان، اما به نظر مي‌رسد که اين فرصت، به شکلي شايسته مورد استفاده قرار نگرفته است. اميد است که مسوولان، با بازنگري در رويکرد خود، در سفرهاي آتي، به جاي تمرکز بر تشريفات و هدايا، به دنبال راهکارهاي عملي و پايدار براي حل مشکلات کشاورزي استان باشند.  خوب است  برخي  اگر قرآن و نهج البلاغه نمي خوانند دست کم گاهي گلستان جناب سعدي را تورقي بکنند که مي فرمايد: 

آورده‌اند که نوشين‌روانِ عادل را در شکارگاهي صَيد کباب کردند و نمک نبود. غلامي به روستا رفت تا نمک آرد. نوشيروان گفت: نمک به قيمت بستان تا رسمي نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از اين قدر چه خَلَل آيد؟ گفت: بنيادِ ظلم در جهان اوّل اندکي بوده‌است هر که آمد بر او مَزيدي کرده تا بدين غايت رسيده.

اگر ز باغِ رعيّت مَلِک خورد سيبي

بر آورند غلامانِ او درخت از بيخ

به پنج بيضه که سلطان ستم روا دارد

زنند لشکريانش هزار مرغ به سيخ