شما شبيه به کدام الهه يوناني هستيد؟
روانشناسی |
محدثه عوضپور
زندگي هر زن مجموعهاي از نقشها و انتخابهاست. برخي بيشتر روي رشد شخصي تمرکز ميکنند، برخي روي خانواده و روابط، و برخي سعي ميکنند ميان اين دو تعادل برقرار کنند. در اساطير يونان، الهههايي هستند که ميتوانند نماينده اين انتخابها و ويژگيها باشند. آتنا، الهه خرد و حکمت، منطقي و هدفمند است. او به جاي تمرکز روي عشق، مسير و رشد خود را دنبال ميکند. زناني که وقت خود را براي تحصيل، شغل و پروژههاي شخصي ميگذارند، جلوهاي از آتنا دارند. آرتميس، الهه شکار و ماه، آزاد و مستقل است. او معنا را در تجربه و حرکت پيدا ميکند. زناني که سفر، هنر يا سرگرميهاي شخصي را جدي ميگيرند و از استقلال خود لذت ميبرند، جلوهاي از آرتميس دارند. آفروديت، الهه عشق و زيبايي، نشان ميدهد که جذابيت، اعتماد به نفس و مهارتهاي اجتماعي ميتوانند همراه با استقلال باشند. زناني که روابط خود را مديريت ميکنند و هم مهربان و هم مستقل هستند، جلوهاي از آفروديت دارند. هرا، همسر زئوس و محافظ ازدواج، گاهي حسادت و وابستگي بيش از حد دارد. زناني که همه انرژي و فکرشان را صرف حفظ رابطه ميکنند و اضطراب يا حسادت بر تصميمهايشان تأثير ميگذارد، جلوهاي از هرا دارند. ديميتر و پرسفون، مادر و دختر، نماد عشق و وابستگي شديد هستند. ديميتر زندگياش را وقف پرسفون کرد و وقتي پرسفون بدون اجازه او به دنياي زيرزمين رفت، ديميتر غمگين شد و زمين خشکيد. اين داستان نشان ميدهد وقتي زندگي يک زن تماماً حول ديگران ميچرخد، استقلال و رشد شخصي او محدود ميشود. زندگي واقعي ترکيبي از همه اين الهههاست. عشق، خانواده، دوستان، رشد شخصي و تجربههاي فردي—همه رنگهايي هستند که بوم زندگي شما را ميسازند. شناخت و تعادل ميان اين نقشها، راهي است براي زندگي شاد، مستقل و معنادار. کارن هورناي هم به درستي هشدار ميدهد: وابستگي کامل به يک رابطه يا داشتن مرد به عنوان محور زندگي ميتواند تواناييها و استعدادهاي فرد را محدود کند و زنان را از دنبال کردن اهداف و آرزوهايشان بازدارد. اين وابستگي ممکن است به بحرانهاي هويتي و نارضايتيهاي عميق منجر شود. تحليل هورناي نشان ميدهد که براي داشتن يک زندگي متوازن، زنان بايد به خودآگاهي و استقلال توجه کنند و از وابستگي به عشق به عنوان تنها منبع معنا دوري کنند. مهم است که هر فرد، چه زن و چه مرد، معنا و هدف خود را در جنبههاي متنوع زندگي پيدا کند و عشق را تنها يکي از بخشهاي مهم، نه کل زندگي.
عضو انجمن روانشناسان ايران