شاليکاري در بي آبي


تیتر اول |

اسماعيل اسفندياري پور- ذات شرايط اقليمي ايران با کم بارشي عجين است آباء و اجداد ما خود را با طبيعت و اقليم تطبيق داده بودند و سازگار و حقوق آن را رعايت مي کردند. ايران در مدار خشک کره زمين قرار دارد و تبخير و تعرق آن سه برابر متوسط دنيا و بارش آن هم يک سوم جهاني است. روند کاهش نزولات جوي و خشکسالي هاي ممتد بنحوي است که ميانگين بارش يازده ساله منتهي به شهريور 1403 معادل 219 ميليمتر است.

نکته قابل توجه اين است چنانچه کشت برنج با اين سطح گسترش و استمرار يابد ناپايداري سرزمين با فقدان آب کافي و تبعات اقتصادي اجتماعي و ... شکننده و در آينده بسيار نزديک اجتناب ناپذير خواهد بود و اکنون آثار آن گسترده آشکار شده است.

از دلائل عمده آن در کنار خشم طبيعت و تغييرات اقليمي کشت برنج سال 1346 در گلستان 4250 هکتار آن هم در اراضي نسقي و با استفاده از آب‌هاي سطحي رودخانه ها و چشمه ها و قنات ها، نهرها و آب بندان هاي طبيعي که همساز و همگرا با حفظ سفره هاي آب زير زميني بوده است که بنظر کارشناسان آب اشکال فني نداشت و با نظام طبيعت و محيط زيست کاملا سازگار بود.

اکنون رقم سطح کشت برنج که يک گياه پر آب بر شناخته مي شود و هر هکتار آن حدودا 10 تا 12 هزار مترمکعب آب در هر هکتار مصرف دارد نزديک به 60000 هکتار و بعضا سال هايي به بيش از 70 هزار هکتار رسيده است.

 متوسط سطح کشت 57 ساله برنج در استان گلستان 32200 هکتار در يک محاسبه ساده در اين مدت (57 سال) حدود 20 ميليارد متر مکعب آب از سفره هاي زير زميني که همان انواع چاه ها آب کشاورزي شناخته مي شود برداشت شده است که تبعات آن کف کشي چاه هاي آب، مشکل آب شرب، فرونشست زمين و... کاملا آشکار است و در عمل در تصميم گيري و چاره انديشي کم توجه به آن، و راه حل ها هم نزد متخصصان آب موجود و اراده لازم براي حل اساسي همه جانبه مساله اندک، بلا شک نسل حاضر به نسل هاي آينده  و بدون پاسخ قانع کننده بدهکار خواهد بود.

 

مجري اسبق طرح گندم کشور