جابجايي نقش دولت و جامعه


سیاسی |

 محمود شفيعي 

عقل نامرئي جامعه ي آزاد از سلطه هاي اضافيِ سياسي، مذهبي و ديگر اشکال سلطه، بهترين ناظر بي طرف و موثرترين کنترل کننده اخلاقي نظامات خُرد اجتماعي است که بار سنگيني را از دوش دولت ها برمي دارد و جامعه را در تعادل نگه مي دارد.

دولت هايي که از عقلانيت کافي برخوردارند، سعي مي کنند به جاي دخالت همه جانبه در زواياي گوناگون زندگي مردم، اولويت هاي حکمراني را به وظايف ذاتي حکومت اختصاص دهند.

هم در نظام هاي مدرن و هم در چارچوب ادبيات ديني، مهمترين وظايف دولت ها، تامين امنيت، معاش، نيازهاي آموزشي، رفاهي و بهداشتي و ديگر خدمات عمومي به مردم است. در تاريخ معاصر دولت هاي تماميت خواهي پيدا شدند که به جاي پرداختن به وظايف ذاتي حکومت، به دخالت همه جانبه در زندگي مردم پرداختند. همه اين دولت ها غير از عاقبت به شري خود و به خاک سياه نشاندن اکثريت جامعه، دست آوردي براي دولت و ملت نداشتند. اين دولت ها، در واقع و در عمل، با خيال انديشي هاي ناسنجيده، در مقابل سعادت دنيوي و اخروي مردم قرار گرفتند.

در جامعه امروز ايران، اگر اموري چون حجاب زنان، لباس مردان، مديريت فضاي مجازي، چند و چون زاد و ولد، ترجيحات مذهبي، و بسياري از مسائل فرهنگي و اجتماعي ديگر، از روز اول در اختيار جامعه باقي مي ماند و دولت در اين امور نه دخالت، بلکه به عنوان نماينده زيست جهان عموم مردم عمل مي کرد، بي ترديد بسياري از مخاطراتي که جامعه امروز ايران با آن ها درگير است پيش نمي آمد.

 هيچگاه نبايد فراموش گردد که کم شدن حجاب زنان يا پوشش مردان، پيدا شدن بعضي از کژديسگي ها در حوزه مذهب، کم شدن زاد و ولد و پديداري بسياري از حوزه هاي مساله خيز کنوني، با دخالت خارج از عرف دولت در اين حوزه ها آغاز شد و نهادينه گشت. به عنوان کسي که عمرش را از يک سو در مطالعه متون ديني سپري کرده و از سوي ديگر به تحصيل در رشته سياست پرداخته، ترديدي ندارم که اين دخالت ها، با گونه اي از بدفهمي ديني، و درک ناکافي از هنر حکمراني خردمندانه همراه بوده و خروج از اين بحران ها و حوزه هاي مساله خيز، بدون بازانديشي ديني و بازتعريف وظايف دولت امکان پذير نخواهد شد.

 

استاد علوم سياسي