در دورهمي چنارهاي گرگان عنوان شد: درخت بنيان زندگي است


تیتر اول |

مهران موذني- عصر دوشنبه، 7 مهر 1404 نوزدهمين دورهمي سراي فرهنگ و رسانه با محوريت چنارهاي گرگان و به ميزباني موزه عکاسخانه گرگان برگزار شد. در اين نشست که با حضور جمعي از متخصصان و اساتيد حوزه محيط زيست همراه بود، به اهميت اين گونه گياهي، تاريخچه و جايگاه اجتماعي آن در گرگان پرداخته شد.

 

ثبت ملي چنارهاي گرگان

محمد اسماعيل اسدي، پژوهشگر ارشد آب و خاک ضمن اشاره به يادداشتش با عنوان «چنارهاي گرگان را ثبت ملي کنيد» در شماره 2846 گلشن مهر، باري ديگر اين مطالبه را مطرح کرد و گفت: ما با طبيعت يک رابطه هم‌زيستي داريم و در واقع نه حاکم بر آن، بلکه بخشي از آن هستيم. خنک شدن هوا، تصفيه آلاينده‌ها، افزايش تنوع زيستي و بهبود سلامت جامعه از مزاياي درختان هستند. در نظر داشته باشيد که هر درخت مي‌تواند در طول سال تا 150 کيلوگرم دي‌اکسيدکربن را جذب کند و در تلطيف هوا بسيار تأثيرگذار باشد. گونه چنار ايراني از جمله گونه‌هايي است که در سرتاسر ايران وجود دارد. چرا که سازگاري بسيار بالايي دارد. به اين‌گونه که به شاه درختان نيز شهرت دارد، مظهر نعمت هم مي‌گويند. درخت مراد نيز از ديگر عناويني است که به آن نسبت مي‌دهند. در گذشته اين‌گونه را قدري مقدس مي‌شمردند. طوري که به شاخه‌هايش آسيبي نمي‌رساندند و از آن‌ها حاجت مي‌گرفتند. درختان پهن‌برگ در جذب آب باران بسيار مؤثر هستند. حتماً دوم مهرماه امسال را به ياد داريد که 69 ميلي‌متر در النگدره و سطح شهر بارندگي داشتيم و شاهد سيلاب در مناطق مختلف شهري بوديم. در حالي که هرگز سيلي در النگدره يا ديگر جنگل‌هاي هيرکاني مشاهده نکرديم. چرا که همين درختان پهن‌برگ مانند سرعت‌گير باران عمل مي‌کنند. هيچ چيز جز يک برگ پهن نمي‌تواند جلوي سرعت باران را بگيرد. اين برگ‌ها انرژي جنبشي قطرات باران را به صفر مي‌رسانند و موجب نفوذ آن‌ها در دل خاک يا جاري شدنشان در رودخانه‌ها مي‌شوند. ما در 50 سال گذشته شاهد اين ميزان سيل نبوديم. اما تخريب پوشش گياهي موجب سيل‌هاي زيادي شده است. به عبارتي، بر شاخه نشسته‌ايم و بن مي‌بريم. متأسفانه آسيب اين کار به خودمان باز مي‌گردد و پاسخ محکمي از طبيعت خواهيم گرفت. از کاشت تونل سبزي که ما مجموعاً به طول 30 کيلومتر در غرب و شرق گرگان داريم، 60 سال مي‌گذرد. اين تونل متشکل از درختان چنار نيز مانند پارک جنگلي النگدره در کل کشور بي‌همتا است. در هيچ نقطه‌اي از ايران کريدور سبزي به طول 30 کيلومتر وجود ندارد. درخت‌هاي اين تونل موجب جلوگيري از فرسايش خاک و گرمايش زمين مي‌شوند. شوراي شهر گرگان سال 1392 پيشنهادي مبني بر ثبت درختان چنار ورودي و خروجي گرگان مطرح کرد. اما متأسفانه هيچ اتفاقي در اين راستا نيفتاد. از جمله اقداماتي که مي‌توان جهت حفاظت از اين درختان انجام داد، ثبت، فهرست‌برداري، شماره‌گذاري و تصويربرداري از درختان، تعيين سن تقريبي و وضعيت ظاهري آن‌ها، ثبت مختصات جغرافيايي، ايجاد حلقه حفاظتي، انجام آزمايش خاک، مديريت آب سطحي، تدوين قوانين محلي، در نظر گرفتن برنامه‌هايي براي مشارکت مردمي، طرح جانشيني نسل جديدي از درختان کريدور، تهيه نقشه GIST، در نظر گرفتن منابع مالي پايدار و شناسايي خطرات است. اين درختان چنار بخشي از هويت تاريخي گرگان هستند. همچنين شايسته است که تابلوهايي جهت جلوگيري از وارد کردن آسيب به درختان چنار يا ريختن آشغال در نزديکي آن‌ها در ورودي‌هاي شهر نصب گردد.

 

چنار به مثابه شناسنامه

محدثه ميرحسيني، عضو شوراي راهبردي دانشنامه گلستان جايگاه اجتماعي چنارها در تاريخ استرآباد را زير ذره‌بين برد و عنوان کرد: ريچارد ويليام هولمز، مأمور کنسولگري بريتانيا در عثماني که سال 1844 ميلادي در دوران سلطنت محمدشاه قاجار به سواحل جنوبي کاسپين سفر کرد، در سفرنامه خود نوشته است: «حاکم استرآباد در گوشه يکي از معابر شهر تنه يک چنار عظيم را که با سفال سختي پوشيده شده و به مغازه تبديل شده بود، به ما نشان داد. اين عجيب‌ترين چيزي است که مي‌توان در استرآباد ديد. درختان بسيار بزرگ زيادي از اين دست در نقاط مختلف شهر وجود دارد.» چنارهاي محلات قديمي شهر گرگان، به نوعي شناسنامه آن محله به حساب مي‌آمدند. اين چنارها کارکردهاي مختلفي داشتند. به طور مثال، در محله سرپير درخت چنار تنومندي وجود داشت که شاخه‌هاي بالايي‌اش را هرس مي‌کردند و پلکان‌هايي روي تنه آن درست کرده بودند تا بر بالاي آن فانوس‌هايي بياويزند که در شب‌ها راه را بهتر نمايان سازند. از آنجا که محله سرپير نزديک دروازه شمالي شهر واقع شده بود، نور فانوس‌ها نشانه‌هايي براي مسافراني بودند که قصد پيدا کردن شهر را داشتند. در محله سرپير فانوس را با قرقره‌اي به بالا هدايت مي‌کردند. از اين رو، چنار اين محله به «چنار قرقره» شهرت يافته بود. در دهه 50 آن چنار را قطع کردند. در حال حاضر نيز ساختماني دوطبقه در همان مکان وجود دارد. از ديگر چنارهاي معروف گرگان، چنار محله سرچشمه است که به چنار پير نيز شهرت دارد. در وقف‌نامه يکي از مغازه‌هاي اطراف اين درخت ذکر شده که تمام عوايد مغازه مذکور صرف نگهداري و حفاظت از درخت چنار و قنات سرچشمه شود. کوچه‌اي نيز به نام گذر سوخته‌چنار وجود داشت که تکيه سرپير را به تکيه سبزه مشهد متصل مي‌کرد. امروز اين کوچه لاله هجدهم نام دارد و مزار محمدرضا لطفي در آن واقع شده است. گويا سر اين کوچه در دوره قاجار تنه سوخته چناري واقع شده بود. اين درختان عليرغم ويژگي‌هاي سمبليکشان، نقشي هويتي براي شکل‌گيري تعاملات اجتماعي اهالي محلات داشتند. همچنين در بسياري از موارد، باورها و آيين‌هايي در ارتباط با آن‌ها وجود داشت که موجب حفظشان مي‌شد. گفتني است که اين چنارها کارکرد ديدباني نيز داشتند.

 

شرايط خاص چنارها

نوروزعلي حسن‌عباسي، پژوهشگر و عضو سابق هيئت‌علمي دانشگاه منابع طبيعي گرگان به ارائه توضيحاتي درباره شرايط خاص کاشت چنار پرداخت و اظهار داشت: درختستان به زيست‌بومي گفته مي‌شود که جمعيت درختي آن از نظر تراکم جمعيت بيش‌تر است. يک درختستان هم مي‌تواند ساخته دست بشر باشد و هم ممکن است طبيعي به وجود آمده باشد. اگر مردم بدانند که اين درختستان‌ها چه نقشي در حيات ما و در پايداري اکوسيستم کره زمين دارند، هرگز هيچ شاخه درختي را نمي‌شکنند. هرگز در پاي درختان زباله‌اي نمي‌ريزند و آتشي روشن نمي‌کنند. روي هم رفته، مانند موجوداتي مقدس با آن‌ها برخورد مي‌کنند. در واقع زندگي ما مديون درخت است و درختان بنيان زندگي ما را فراهم مي کنند از ميان اين درختان، درخت چنار به چندين دليل به‌عنوان درخت مراد يا درخت برکت شناخته مي‌شود. ابتدائاً به اين خاطر که درخت بومي اين منطقه است. رويشگاه اين گياه محدوده ايتاليا تا کشمير و هند است. به طوري که آن را به چنار خاوري مي‌شناسند‌. چنار ايراني زيرگونه‌اي از همين چنار خاوري است. چنار ايراني در برابر آب‌وهواي گرم و خشک کشور ما مقاوم است. اگرچه که اين چنار رشدي سريع و قامتي رعنا دارد، اما بايد بپذيريم که هيچ مخلوقي بدون عيب نيست. چنار ايراني نيز از اين قاعده مستثني نيست و از اين رو، ما بايد شرايط کاشت و مراقبت از آن را بدانيم. چنار براي پارک‌هاي بين‌راهي و بين‌شهري، کمربندي‌ها، جاده‌هاي بين‌شهري و بين روستايي بسيار مناسب است. اما همين درخت در اماکن بادگير، معابر تنگ، پياده‌رو‌هاي کم‌عرض، اماکن آموزشي و درماني که محل تردد کودکان و زنان باردار هستند، مشکل‌ساز خواهد بود. اين گونه گياهي از آنجا که در برابر باد تاب‌آوري زيادي ندارد، ممکن است شاخه‌هايش بشکند و روي خانه يا ماشين مردم بيفتد. همچنين ريشه‌هاي سطحي آن موجب خرابي موزاييک‌هاي پياده‌روها مي‌شود. ورودي و خروجي شهر گرگان محل خوبي براي کاشت چنار بود. بايد از چنار‌هاي اين مسيرها به‌خوبي مراقبت شود. همچنين جاي دارد که دو يا سه رديف چنار در اين مسير به وجود آيد. علاوه بر اين، بايد يک جوي مياني بين آن‌ها وجود داشته باشد. چرا که براي اين گونه بسيار حياتي است. آموزش همگاني نيز يکي از ملزومات براي حفاظت از اين درختان است. از اين رو که حفاظت از آن‌ها وظيفه ملي همه ماست. هيچ جاي دنيا مرسوم نيست که چناري چندصدساله را از بين ببرند. در حالي که چندي پيش در خيابان گلشهر چناري دويست‌ساله را به‌سادگي از بين بردند. ما نفس‌هايي که مي‌کشيم را مديون همين درختان هستيم و بايد در حفظ آن‌ها کوشا باشيم. متأسفانه آموزش ما در اين زمينه کم است و شهرداري‌ها بايد در اين مورد بهتر عمل کنند.

 

مطالبهگر کاشت چنار باشيم

هوشنگ اميرلطيفي، پژوهشگر، مدرس سابق دانشگاه و مسئول سابق اجرايي سازمان منابع طبيعي که خود باني کاشت تونل چنارهاي ورودي و خروجي گرگان بوده است، خواستار مطالبه‌گري هرچه بيش‌تر شهروندان براي ادامه دادن اين تونل شد و عنوان کرد: درخت چنار شايد از زمان هخامنشيان مورد احترام ايرانيان بوده است. درختاني که در مسير گرگان-ساري و گرگان-گنبد وجود دارند، با دستان من بين سال‌هاي 1347 تا 1349 کاشته شده‌اند. من به عنوان کارشناس جنگل‌کاري براي اجراي اين پروژه معرفي شدم. بنا بود تا اين جنگل‌کاري به مسافت 120 کيلومتر از گرگان تا ساري، 80 کيلومتر از گرگان تا گنبد و روي هم رفته، 200 کيلومتر انجام شود که با توجه به دورديفه بودن آن‌ها، اين عدد به 400 کيلومتر مي‌رسيد. اگر اين کار تحقق پيدا مي‌کرد، زيبايي آن چندين برابر مي‌شد. اما متأسفانه اين‌چنين نشد و با تمام تلاش‌هاي ما، از سمت غرب تا يساقي و از شرق نيز تا تقي‌آباد پيش رفتيم. اولين اقدام من گرفتن استعلام از اداره راه براي اطلاع از حريم جاده بود. آن زمان جاده اين‌چنين عريض نبود و شايد 20 متر عرض داشت. پيش‌بيني ما چنان دقيق بود که جاده با وجود عريض‌تر شدنش همچنان به چنارها نرسيده است. چاله‌هاي اين درختان از شرايط استانداردي برخوردارند و اگر کسي به آن‌ها آسيبي نرساند، تا هزار سال ديگر نيز آسيبي نخواهند ديد. اين درختان چوب بسيار خوبي دارند و سايه خوبي نيز ايجاد مي‌کنند. افراد زيادي در سايه اين درختان امرار معاش مي‌کنند و مسافران زيادي در سايه آن‌ها به استراحت مي‌پردازند. درختاني که در اين مسير ساختيم، يک‌درميان سوزني‌برگ و پهن‌برگ هستند. اما چرا ما تمامي‌شان را از يک دسته نکاشتيم؟ علت اين است که درخت سوزني‌برگ هميشه سبز است. اما درخت پهن‌برگ خزان مي‌کند و برگ‌هاي آن بهترين کود است. اين درخت‌ها علاوه بر ريشه‌هاي عميق، ريشه‌هاي جانبي سطحي‌اي هم دارند. از اين رو، کاشتن اين درختان در معابر شهري موجب خرابي پياده‌روها مي‌شود. اين درختان براي پياده‌روها مناسب نيستند. مگر اينکه فواصل اطراف آن‌ها رعايت شود. همان‌طور که گفتم، بنا بود که تونل سبزي به مسافت 200 کيلومتر از دو طرف گرگان با درخت‌هاي چنار احداث شود که با تلاش‌هاي ما بين سال‌هاي 1347 تا 1349، 25 کيلومتر از آن محقق شد. پيشنهاد من اين است که مطالبه‌ ادامه يافتن اين پروژه را داشته باشيم. من نيز حاضرم شخصاً از نظر علمي، فني و اجرايي در اين طرح مشارکت کنم. گفتني است که در پايان اين نشست، تريبون آزادي برگزار شد و تعدادي از حضار به ارائه پيشنهاداتشان جهت حفظ چنارهاي گرگان پرداختند.