به بهانه روز جهاني سالمند
یاددداشت اول |
■ طاهره جباري
يکم اکتبر، مصادف با 9 مهر روز جهاني سالمند فرصتي است براي افزايش آگاهي عمومي در مورد چالشهاي اين دوران و اهميت توجه برنامه ريزان و قانونگزاران در کاهش آسيبها و مسائل سالمندان. طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني، افراد بالاي 60 سال، سالمند ناميده مي شوند و امروزه پيري جمعيت از بزرگ ترين تغييرات جمعيتي قرن 21 است. چالشهاي سالمندان از جمله مواردي است که در هر جامعه مورد توجه دولت ها و افراد جامعه قرار دارد. افزايش سن، فرد سالمند را مستعد انواع آسيبها و کاهش کيفيت زندگي مي کند، کشور را با چالش هايي مواجه خواهد کرد که افزايش هزينه هاي مراقبت هاي بهداشتي درماني، کمبود ساختارهاي مراقبتي و رفاهي از مهمترين آنهاست.
مرکز آمار و منابع رسمي کشور تمامي افراد بالاي 60سال در سال 1403-1404 را 9 ميليون و 850 هزار نفر اعلام کرده است. بر پايه اين گزارش زنان سالمند حدود 5 ميليون و 150 هزار نفر، 52 درصد از کل سالمندان را تشکيل مي دهند و مردان حدود 4 ميليون و 700 هزار نفر هستند که معادل 48 درصد از جمعيت سالمندان کشور است. که اين افزايش جمعت سالمندي کشور، هشدار جدي درباره پيري جمعيت در کشور است و پيش بيني مي گردد اين روند در سالهاي آينده نيز ادامه خواهد داشت؛ به طوري که انتظار ميرود شمار سالمندان ايراني در فاصله سالهاي 1394 تا 1410 دو برابر شده و طي 30 سال آينده 30 درصد جمعيت کشور، سالمند خواهد بود. طبق آمارها درصد زنان سالمند بيشتر از مردان بوده و در ميان افراد 80 ساله و بالاتر از حدود يک ميلون نفر سالمند، 511 هزارنفر زن و 455 هزار نفر مرد هستند. و تعداد زنان سالمندي که تنها زندگي مي کنند بيشتر از مردان و همچنين تعداد زنان سالمندي که در خانه هاي مراقبتي نگهداري مي شوند بيشتر از مردان هستند. اين بدان معني است..
که ما شاهد زنانه شدن سالمندي در سالهاي آتي هستيم و چالشهاي پيش روي آنان نه تنها به لحاظ جنسيتي بلکه در جهات مختلف بهداشتي، اجتماعي و رواني بيشتر خواهد بود و ميزان کيفيت زندگي در زنان سالمند از مردان سالمند کمتر است. در رابطه با مباحث سالمندي بايد بگوييم زنانه شدن سالمندي در ايران پيچيده تر ميباشد چرا که نسبت بزرگي از زنان در ايران غير شاغل بوده و فاقد هر نوع منبع درآمد فردي ميباشند.
همچنين مالکيت اموال غير منقول، خصوصاً مسکن، بيشتر امري مردانه است و از اين رو يک نابرابري اقتصادي بزرگ به وجود آمده که زندگي سالمندان زن ايران را تحت تاثير قرار ميدهد. سالمندي و پديده پير شدن ناگزير و اجتناب ناپزير است اما تحقيقات نشان داده است که سبک زندگي در دوره پيش از سالمندي، ارتباط مستقيم با کيفيت زندگي در دوران سالمندي داشته و با تغيير مناسب در سبک زندگي، مي توان دوران پيري مطلوب تري را سپري کرد و آسيبها و چالشهاي اين دوران را چه براي افراد سالمند و چه براي دولت،کاهش داد. سبک زندگي بخش هاي مختلفي؛ همچون فعاليتهاي فراغتي، فرهنگي، مديريت بدن، الگوي خريد، الگوهاي مصرف غذا را شامل مي شود و نظريه پردازان علوم اجتماعي معتقدند سبک زندگي متاثر از سرمايه هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي است. در واقع افراد با توجه به دارايي هاي خود سبک زندگي خود را بر مي گزينند که سرمايه فرهنگي يکي از اين دارايي هاست. مهم ترين بعد سرمايه فرهنگي، مصرف رسانه اي مانند مطالعه روزنامه، استفاده از راديو و تلويزيون است که ارتباط مستقيم با سبک زندگي داشته و يکي از عوامل موثر بر ارتقاء سبک زندگي در زنان سالمنداست . با توجه به زنانه شدن سالمندي در ايران، در صورتي که برنامه ريزي هاي استفاده از رسانه به گونه اي آينده نگرانه صورت نگيرد، چالشهاي بيشتري را براي زنان سالمندان و به طبع آن براي دولت به دنبال خواهد داشت. لذا پيش نهاد مي گردد، قانونگزاران و برنامه ريزان توجه مضاعف و بيشتري را در تقويت و ارتقاء سرمايه فرهنگي در دوران قبل از سالمندي و سالمندي داشته باشند. از آنجايي که مصرف رسانه اي(روزنامه، راديو، تلويزيون و...) مهم ترين عامل در تغييرات سبک زندگي مي باشد و امروزه بعنوان يکي از ضروريات زندگي بشر قرار گرفته است، توجه به رسانه ها و محتواي رسانه اي مي تواند به شکل گيري سبک زندگي مطلوب و نهايتا کاهش چالشهاي دوره سالمندي کمک شاياني نمايد.
دکتري جامعه شناسي