آفت به جان جنگل


تیتر اول |

استان گلستان، به عنوان يکي از غني‌ترين مناطق طبيعي ايران با 452 هزار هکتار جنگل هيرکاني در نوار جنوبي و 862 هزار هکتار مرتع در شمال، در معرض تهديدي فزاينده از جمله بيماري‌هاي گياهي و آفات مهاجم و بهره‌برداري‌هاي غيرقانوني قرار دارد که نه تنها پوشش گياهي را هدف گرفته‌اند، بلکه زنجيره غذايي، کيفيت خاک و حتي امنيت آبي منطقه را هم به خطر انداخته‌اند.به گزارش ايرنا، کارشناسان هشدار مي‌دهند که بدون مداخله فوري و جامع، گلستان ممکن است بخش اعظمي از ميراث طبيعي خود را از دست بدهد؛ ميراثي که پايه اقتصاد محلي، گردشگري و کشاورزي است. زمان محدود است و تأخير در اقدام مي‌تواند به معناي از دست رفتن غيرقابل جبران جنگل‌ها و مراتع باشد. جنگل‌هاي هيرکاني گلستان که بخشي از قديمي‌ترين اکوسيستم‌هاي جنگلي جهان هستند، طي سال‌هاي اخير با هجوم بيماري‌هايي مواجه شده‌اند که در شرايط خشکسالي تشديد مي‌شوند...

بيماري زغالي بلوط، يک قارچ مرگبار که از طريق ريشه‌ها و تنه درختان نفوذ مي‌کند، اکنون به کانون اصلي بحران تبديل شده است. اين بيماري باعث پوسيدگي داخلي درختان مي‌شود، رشد را متوقف مي‌کند و در نهايت منجر به مرگ دسته‌جمعي مي‌گردد.

بر اساس گزارش‌هاي اداره‌کل منابع طبيعي گلستان، اين بيماري در کنار پوسيدگي فتيله نارنجي ممرز که درختان ممرز را هدف قرار مي‌دهد و باعث زرد شدن برگ‌ها و ريزش زودرس مي‌شود، سلامت کل جنگل را زير سؤال برده است. آفات نيز نقش ويرانگري ايفا مي‌کنند. پروانه برگ‌خوار که لاروهاي آن برگ‌ها را به طور کامل مي‌خورند، پوشش گياهي را لخت کرده و درختان را در برابر باد و خشکي آسيب‌پذير مي‌سازد. ابريشم‌باف ناجور با ايجاد تارهاي ابريشمي روي شاخه‌ها، تنفس درختان را مختل مي‌کند و تخم‌هاي آن در فصل بهار به سرعت تکثير مي‌شود.

شب‌پره شمشاد، يک آفت مهاجم که از طريق واردات گياهان وارد شده، بوته‌هاي شمشاد را نابود کرده و تنوع زيستي را کاهش مي‌دهد. ملخ‌ها نيز در مراتع شمالي گلستان، به ويژه در گنبدکاووس، مراوه‌تپه و آق‌قلا، علفزارها را مي‌بلعند و خاک را براي فرسايش آماده مي‌کنند. مريم يوسفي، کارشناس مسئول گياه‌پزشکي اداره‌کل منابع طبيعي و آبخيزداري گلستان، به ايرنا گفت: اين آفات و بيماري‌ها نه تنها رشد گياهان را کاهش مي‌دهند، بلکه مرگ پوشش گياهي را تسريع کرده، هزينه‌هاي مديريت را افزايش مي‌دهند و زيستگاه حيات وحش را تخريب مي‌کنند. بهره‌برداري غيرمجاز نيز زخم ديگري بر پيکره طبيعت گلستان است. قارچ ترافل که با ريشه درختان بلوط و ممرز همزيستي دارد و نقش کليدي در جذب مواد مغذي ايفا مي‌کند، توسط افراد سودجو و دلالان به طور بي‌رويه برداشت مي‌شود. قيمت بالاي اين قارچ در بازارهاي جهاني (تا چند صد دلار به ازاي هر کيلوگرم) انگيزه‌اي براي تخريب شده و منجر به کندن خاک، آسيب به ريشه‌ها و کاهش حاصلخيزي جنگل‌ها گرديده است.

اين عمل نه تنها اکوسيستم را مختل مي‌کند، بلکه جوامع محلي را از منابع پايدار محروم مي‌سازد و چرخه‌اي از فقر و تخريب بيشتر ايجاد مي‌کند.

کاهش بارش‌ها که در دهه اخير تا 30 درصد گزارش شده و افزايش دما، شرايط ايده‌آلي براي گسترش اين تهديدات فراهم کرده است. تغييرات اقليمي باعث ضعيف شدن درختان مي‌شود و آن‌ها را در برابر بيماري‌ها آسيب‌پذيرتر مي‌کند.

يوسفي عوامل ديگري را نيز برمي‌شمارد: واردات گونه‌هاي مهاجم گياهي، جنگل‌زدايي براي توسعه کشاورزي يا صنعتي، آلودگي هوا و آب، کوبيدگي خاک ناشي از تردد غيرمجاز، و انتقال عوامل بيماري‌زا توسط باد، حشرات و حتي گردشگران، همه در اين بحران نقش دارند و اين عوامل ترکيبي، هزينه‌هاي اقتصادي را سرسام‌آور کرده‌اند. براي مثال، سم‌پاشي و عمليات بيولوژيکي سالانه ميليون‌ها تومان اعتبار نياز دارد، در حالي که تأخير در تخصيص آن‌ها کارايي را به صفر مي‌رساند.

از منظر گسترده‌تر، اين تهديدات فراتر از محيط زيست هستند. رضا ناصري، معاون حفاظت و امور اراضي اداره‌کل منابع طبيعي گلستان، در نشست کارگروه گياه‌پزشکي استان تأکيد کرد: آفات جنگلي آثار اقتصادي مانند کاهش توليد چوب و محصولات فرعي جنگلي، اجتماعي مانند مهاجرت جوامع محلي به دليل از دست رفتن معيشت و حتي امنيتي مانند افزايش آتش‌سوزي‌هاي طبيعي به دليل پوشش خشکيده را به همراه دارند.

 

گامهاي اوليه در برابر طوفان

اداره‌کل منابع طبيعي گلستان تلاش‌هايي براي مهار بحران آغاز کرده است. در پارک جنگلي قرق گرگان و منطقه چقر کردکوي، عمليات ترکيب بيولوژيکي مانند استفاده از باکتري‌ها و قارچ‌هاي مفيد براي تقويت خاک و آبياري پاي درختان با محلول‌هاي زيستي اجرا شده که سيستم ريشه‌اي را تا 20 درصد تقويت کرده است.

عليه شب‌پره شمشاد هم محلول‌پاشي با مواد غيرشيميايي انجام گرفته، تخم‌هاي ابريشم‌باف ناجور به صورت دستي جمع‌آوري شده و در شهرستان‌هاي آزادشهر و مينودشت، سم‌پاشي هدفمند عليه ملخ‌ها صورت گرفته است. با اين حال، اين اقدامات پراکنده و وابسته به اعتبارات هستند. يوسفي بر تخصيص بودجه حداقل سه ماه پيش از فصل ظهور آفات (معمولاً بهار) تأکيد دارد و هشدار مي‌دهد که بدون آن، تلاش‌ها بي‌ثمر خواهند بود. وي گفت: مديريت تلفيقي آفات ترکيب روش‌هاي مکانيکي (مانند جمع‌آوري دستي)، بيولوژيکي (معرفي دشمنان طبيعي آفات) و شيميايي محدود به عنوان راهکار پايدار پيشنهاد شده، که مي‌تواند بدون آسيب به محيط زيست، کنترل بلندمدت ايجاد کند.کارشناسان بر سرمايه‌گذاري در حوزه‌هاي نوين تأکيد دارند.

يوسفي پيشنهاد کرد: آموزش‌هاي مشارکتي با زبان محلي براي جوامع بومي، بهره‌گيري از دانش سنتي در شناسايي آفات، ايجاد اشتغال از طريق فعاليت‌هاي حفاظتي مانند گشت‌زني و گزارش‌دهي، تشکيل انجمن‌هاي مردمي براي نظارت و توسعه اپليکيشن‌هاي موبايلي براي گزارش سريع آفات توسط شهروندان مي‌توانند شناسايي را تسريع کرده و هزينه‌ها را کاهش دهد.

همکاري بين‌نهادي نيز حياتي است. اداره‌کل منابع طبيعي گلستان با مراکز تحقيقاتي، دانشگاه‌ها، اداره هواشناسي (براي پيش‌بيني تغييرات آب‌وهوايي)، حفاظت محيط زيست و مديريت حفظ نباتات جهاد کشاورزي هماهنگ شده، اما نياز به پروتکل‌هاي مشترک و اشتراک داده‌ها بيشتر احساس مي‌شود. براي مثال، استفاده از داده‌هاي ماهواره‌اي براي نقشه‌برداري کانون‌هاي آلوده مي‌تواند عمليات را هدفمند کند.

تهديدات منابع طبيعي گلستان از گسترش آفات و بيماري‌ها تا بهره‌برداري‌هاي غيرمجاز يک بحران چندبعدي است که اگر مهار نشود، مي‌تواند به فروپاشي اکوسيستم منجر شود: جنگل‌هايي خالي از درخت، مراتعي بي‌حاصل و اقتصادي وابسته به طبيعت که سقوط مي‌کند. حفظ اين منابع نه تنها وظيفه زيست‌محيطي، بلکه ضرورتي اقتصادي و اجتماعي براي توسعه پايدار است. تخصيص فوري اعتبارات، تقويت آموزش‌هاي مردمي، بهره‌برداري از فناوري و همکاري‌هاي گسترده، کليد مبارزه هستند.