سپاسنامه


تیتر دوم |

به نام آن‌که جان داد و دل را به مهر بندگان آراست 

من لم يشکر المخلوق، لم يشکر الخالق

در اين روزهاي غم‌بار که آسمانِ دل ابري‌است و نسيم، بوي فراق دارد،   در سوگ فرزند دلبندم، روح‌الله،  دل‌خسته و ديده اشکبار،  از مهر شما عزيزان،  که با حضور، پيام، نگاه، و نغمه‌ي همدلي،  در کنار ما ايستاديد،  سپاسگزاريم.

شما که در تشييع و تدفين،  در ترحيم و تسليت،  با دل‌هاي روشن و گام‌هاي آرام،  آمديد و مرهم شديد بر زخم جان، 

شما که از هر کوي و برزن،  از هر طبقه و صنف،  از هر باور و انديشه،  با مهر و معنويت،  دل ما را گرم کرديد،

شما را با تمام جان، دعا مي‌کنيم.

از بزرگان دين و دولت،  از خانواده‌هاي شهيد و ايثارگر، از استادان و دانشجويان،  از کشاورزان و بازاريان،  از همسايگان و هم‌محلي‌ها،  از دوستان روح‌الله،  از مداحان و قاريان،  از نهادها و دانشگاه‌ها،  از کادر درمان و پرسنل خدوم  از همه‌ي آنان که با دل و دست،  با بنر و گل،  با پيام و تصوير،  با حضور و صدا،  در کنار ما بودند،  سپاس بي‌پايان داريم.

دل ما زخمي‌ است،  اما مهر شما، مرهمي‌ است از جنس نور.و اين دل، تا هميشه،  به ياد آن لحظه‌ها،  براي شما دعاي خير خواهد خواند.

و چه نيکو گفت سعدي نازنين:

بني آدم اعضاي يکديگرند

که در آفرينش ز يک گوهرند

چو عضوي به درد آورد روزگار

دکتر عضوها را نماند قرار

با نهايت احترام و امتنان، 

ابراهيم مهدوي