اختيار فرد و اقتدار دولت
یاددداشت اول |
■ با مسوولیت سردبیر
يکي از مهمترين مسايل انديشه سياسي که از دير باز ذهن متفکران اين حوزه را به خود مشغول داشته است حوزه اختيار فرد و اقتدار دولت است. اينکه انسان به مثابه شهروند تا چه محدوده اي صاحب اختيار است و تا چه محدوده اي مي تواند از خود اختيار داشته باشد و يا دولت تا به کجا مي تواند از اقتدار خود استفاده کند و خواسته خود را به شهروندان تحميل نمايد، از مهمترين پرسش هايي بوده که همواره مورد مناقشه بوده است. مساله اي که امروز در ايران هم در پس از نزديک به پنج دهه از انقلاب اسلامي هم چنان گره اي ناگشوده در انبان تئوري هايي است که متفکران حوزه و دانشگاه در کشورمان نتوانسته اند راه حلي براي آن بيابند و هم چنان مساله اي مورد مناقشه در ميان انديشمندان مسلمان است و از قضا مهمترين چالش بين دولت و شهروندان ايراني در بيش ازسه دهه گذشته نيز همين مساله بوده است. چالش ويدئوها و فيلم هاي ويديويي که تا سالها يکي از جدي ترين مسائل بين دولت و ملت بود و سپس مساله آنتن هاي ماهواره و آنگاه پوشش بانوان در جامعه ي ما که تا به اکنون نيز به عنوان يک چالش جدي مورد بحث است. البته نگاهي به هر سه چالش مورد اشاره ( ويدئو، آنتن هاي ماهواره و حجاب )نشانگر آن است که در هر سه چالش دولت ها به ناچار بعد از سالها تلاش با خواسته عمومي کنار آمده اند اما با هزينه هاي بسيار که از جمله آن شکاف بين دولت ملت بوده و هست. به اين خاطر شايد تجربه سالهاي گذشته به ما يادآوري مي کند که پذيرش خواست اکثريت شهروندان نه تنها با شريعت تصادمي ندارد بلکه بدست آوردن رضايت عمومي شهروندان و حکمراني بر دل انسان ها عين دينداري و اخلاق است. رضايت شهروندان شرط اساسي براي بقاست و در آن ترديدي نيست و رضايت شهروندان نيز مشروط به اعمال خواسته هاي اکثريت آنهاست.