مرد صلح و دوستي


یادداشت |

  نورالدين سن سبلي

 

ساليان مديدي است به خاطر شغل اداري خود در گرگان زندگي مي کنم و در اين مسير طولاني که اکنون منتج به دوران بازنشستگي گشته است با توجه به علايق ادبي و فرهنگي خود با افراد مختلفي، در بستر کارهايي همانند نگارش دانشنامه ي گلستان و گروه هاي ادبي و روزنامه نگاري و...آشنا شده ام.

وقتي که يک ترکمن  با تفکر علمي و عرفاني هستي و از نظر انديشه هاي بنياني، زبان مادري، مذهب و آداب اجتماعي با افراد محل زندگي ات متفاوت مي باشي، ناگزير در مسير زندگي در جستجوي انسان هاي روشنفکر، صلح طلب، آرمان گرا و مخلص تر  مي گردي تا با يافتن وجوه فکري نزديک تر به دل مشغولي هاي خودت رنگ و لعاب بهتري ببخشايي حتي در جستجوي کساني هستي که انديشه اي فراتر از ظاهر دين يعني مذهب دارند. به قول سهراب سپهري:

من به مهماني دنيا رفتم:

من به دشت اندوه

من به باغ عرفان

من به ايوان چراغاني دانش رفتم

رفتم از پله ي مذهب بالا

تا ته کوچه ي شک

تا هواي خنک استغنا

تا شب خيس محبت رفتم

من ديدار کسي رفتم در آن سر عشق...

آري ! در حقيقت آن چه که دنيا را زيباتر مي کند عشق و مهرباني و دوستي  هاست.

در چنين سيري يکي از اين افراد نيک روزگار که يافتنش به مثابه ي غنيمتي گرانبها بود دکتر احسان مکتبي است. مردي که پس از فهم مشترک، در هر شرايطي همراه و همدل و هم درد توست. هر وقت که به ديدارش نائل مي گردي چهره ي متبسم و مهربانش به گونه اي است که دوست داري بيشتر و بيشتر در کنارش باشي و لاجرم چونان سعدي فرزانه اينگونه بسرايي:

ديدار يار غائب داني چه ذوق دارد

ابري است در بيابان بر تشنه اي ببارد...

و بسان رودکي بگويي:

هيچ شادي نيست اندر اين جهان

برتر از ديدارِ رويِ دوستان

هيچ تلخي نيست بر دل تلخ تر

از فراق دوستان پر هنر...

در اين زمانه ي وانفسا که به غير از ماديات کلام ديگري در جمع و اجتماع آدميان يافت نمي شود،  ساليان بسياري است که با دکتر مکتبي صاحب امتياز روزنامه ي گلشن مهر افتخار آشنايي دارم.

روزنامه ي گلشن مهر روزنامه اي روشنگر و معتدل است که با اطلاع رساني شفاف، صادقانه و رعايت اصول اخلاقي همواره مروج صلح و اعتدال، همواره مخالف سرسخت تندروي هاي کج انديشان روزگار و مدافع راستين محيط زيست و انسانيت مي باشد. در واقع دکتر مکتبي در روزنامه ي با سابقه اش هيچ وقت در صدد نفي  ديگران نيست و نيک مي داند که دنياي امروز نيازمند تفکر، انديشه، همدلي، برادري و برابري است. همان انديشه اي که به جوامع متکثر و مذهب زده، آرامش و آسايش مي بخشد و زندگاني را مهربان تر و دلپذيرتر مي نمايد.

دکتر مکتبي در هر  سِمَت و جايگاهي که قرار مي گيرد مدافع حقوق همه ي شهروندان است و بالاترين مصلحت را احترام به آحاد مردم مي داند.

با توجه به شناختي که از نزديک دارم يکي از آرزوهاي ايشان توسعه ي همه جانبه، متوازن و پايدار استان است.او با شناخت همه جانبه اي که از استان دارد با در نظر گرفتن همه ي ويژگي هاي استان، منعکس کننده نظريات خود و کارشناسان خبره ي استان در زمينه کشاورزي، محيط زيست، اقتصاد، سياست و ... مي باشد.

با توجه به اين که استان گلستان يکي از مناطق متکثر کشور از نظر قومي و مذهبي است، ايشان يکي از افراد موثري هستند که زمينه ساز وحدت و همزيستي مسالمت آميز تلاش مي کنند و از اين نظر  ايشان فردي لايق و قابل ستايش هستند. خلاصه ي کلام اين که دکتر مکتبي انساني روشنفکر، روزنامه نگاري سياست مدار، سياست مداري صلح طلب و انساني اهل تساهل و تسامح هستند که مي تواند بيش از اين به خدمتگزار مردم استان نائل گشته و حتي در سطوح ملي با  پرتو افشاني انديشه ي ناب خود خدمتگزار شايسته و موثر باشند.

 

پژوهشگر فرهنگ ترکمن