نقد و بررسي نمايشگاه موسوم به «شهابسنگ» در گرگان شهاب سنگ نيستند
تیتر اول |
اشاره: اواخر مهر ماه به يکباره خبرگزاري ها خبر از رونمايي از بزرگترين شهاب سنگ جهان يا ايران در گرگان با حضور مسوولان دادند. يادداشت زير نوشته يک استاد زمين شناسي است که معتقد است سنگ هاي نمايشگاه شهاب سنگ نيستند. با هم مي خوانيم و در انتظار پاسخ سازمان هاي مسوول مي مانيم.
مصطفي براتيان- در بازديدي که از نمايشگاه (مثلاً) شهابسنگ در گرگان داشتم، نکاتي مشاهده کردم که لازم ميدانم جهت آگاهي عمومي و شفافسازي مطرح کنم.
1. فقدان مستندات علمي و سوءاستفاده از خلأهاي قانوني
شخصي که خود را وکيل گروه معرفي ميکرد، با استناد به آگاهي از خلأهاي قانوني کشور، توجيهي کودکانه ارائه داد مبني بر اينکه چون در ايران دانشگاه و نهاد قانوني رسمي در امر شهابسنگ وجود ندارد، پس هيچکس نميتواند به فعاليت آنان ايراد بگيرد يا آنها را نقد کند؛ چرا که متخصص شهابسنگ نيست.
براي روشن شدن بياساس بودن اين استدلال، مثالي شفاف ارائه ميکنم:
اگر در کشوري متخصص قلب وجود نداشته باشد و هيچ دانشگاه يا نهاد قانوني مرتبط با تخصص قلب فعال نباشد، آيا ميتوان پذيرفت که عدهاي بدون صلاحيت، عمل جراحي قلب باز انجام دهند؟ و اگر پزشکي عمومي يا متخصص کليه يا چشم به آنها اعتراض کند، پاسخ دهند که «شما متخصص قلب نيستيد و صلاحيت انتقاد نداريد»؟ اين استدلال، همانقدر بيپايه و خطرناک است که توجيه ارائهشده از سوي برگزارکنندگان اين نمايشگاه.
2. استفاده نادرست از واژههاي علمي
در پاسخ به اينکه چرا از واژههايي چون «محقق» و «پژوهشگر» استفاده ميکنند، توجيه کردند که چون فردي در بيابانها به دنبال شهابسنگ ميگردد، پس در حال تحقيق است و ميتوان او را پژوهشگر ناميد.اين در حالي است که داشتن وکيلي که صرفاً از خلأهاي قانوني آگاه باشد و بداند واژههايي مانند «پژوهشگر» هنوز بار قانوني مشخصي ندارند، مجوزي براي فريب افکار عمومي و سوءاستفاده از واژههاي علمي نيست.
*3. عدم ارائه مدارک و گزارشهاي آزمايشگاهي معتبر*
در بازديد بنده، هيچگونه برگه رسمي از آزمايشگاه يا گزارش آناليز به من نشان داده نشد. برگزارکنندگان با استفاده از عباراتي نظير «*امنيتي* »، و « *آزمايشگاه کشور سوئد*»، از ارائه مدارک مستند خودداري کردند.
به گفته خودشان، حتي در صورت وجود آزمايش، فقط سه قطعه از نمونههاي موجود در نمايشگاه آزمايش شده بودند و ساير قطعات هيچ مدرک علمي نداشتند.فرض کنيم همان سه قطعه هم واقعاً آزمايش شده باشند؛ باز هم نمايش ساير قطعات بدون مدرک علمي تخلف آشکار محسوب ميشود.
*4. نبود تخصص علمي در ميان برگزارکنندگان
هيچيک از اعضاي گروه برگزارکننده تخصصي در علوم زمين، سنگشناسي، معدن يا شهابسنگ نداشتند. آنان صرفاً با استفاده از واژههاي قلمبهسلمبه و عوامفريبي، با مردم غيرمتخصص سخن ميگفتند و در مواجهه با متخصصان دانشگاهي، با توسل به برچسبهايي چون « *مافيا* » وارد مشاجره ميشدند.
با سالها تجربه علمي و اقتصادي در زمينههاي مختلف، به اين نتيجه رسيدهام که در کشور ما، بسياري از کساني که با ظاهري رسمي و آراسته (کتوشلوار و کراوات) در چنين حوزههايي فعاليت ميکنند، متأسفانه بهجاي تخصص، بيشتر در پي عوامفريبي هستند
- مگر آنکه خلافش ثابت شود.
*5. تکيه بر عناوين حقوقي براي مشروع جلوه دادن فعاليتها*
داشتن وکيل براي چنين گروههايي صرفاً ابزاري براي توجيه قانوني بودن فعاليتشان است. مردم ايران پروندههاي مشابهي چون «کوروش کمپاني» و امثال آن را از ياد نبردهاند؛ شرکتهايي که با وجود داشتن وکيل و تيم حقوقي، نهايتاً به تخلفات گسترده متهم شدند.
*6. پاسخهاي غيرعلمي و طفره رفتن از شفافيت*
با تمام مشاهدات و گفتگوها، توجيهات کودکانهي گروه برگزار کننده هرگز قانعکننده نبود. آنان حتي در پاسخ به نقد بنده اظهار کردند: «ما وظيفهاي نداريم شما را قانع کنيم، چون شما در جايگاه قانوني نيستيد.
جالب آنکه در ادامه افزودند: «شما گوهرشناس هستيد و نميتوانيد در مورد شهابسنگ نظر دهيد..
بايد عرض کنم: اگر بنده با داشتن دکتراي زمينشناسي گرايش پترولوژي (سنگشناسي)، مديريت موزه زمينشناسي گرگان، حدود 20 سال تجربه کاري در زمينشناسي، معدن، گوهرشناسي، کانيشناسي، موزهداري و تدريس دانشگاهي، صلاحيت اظهار نظر در مورد نمايشگاه شهابسنگ را ندارم، پس هيچيک از برگزارکنندگان که در هيچ شاخهاي از علوم زمين تخصص ندارند نيز صلاحيت اظهارنظر در اين زمينه را ندارند. البته من خود را شاگردي کوچک در برابر اقيانوس بيکران علم زمينشناسي ميدانم.
*7. نتيجهگيري علمي و منطقي*
با استناد به تمام مشاهدات و شواهد، به صراحت اعلام ميکنم: *هيچکدام از سنگهاي نمايشگاه مذکور، شهابسنگ نيستند.* البته اگر روزي براي بنده اثبات شود که اين قطعات واقعاً شهابسنگاند، با کمال افتخار اعلام خواهم کرد که اين يافتهها افتخاري براي استان گلستان و کشور ايران است. اما بايد تأکيد کنم که مشخصات تايپشده در کنار سنگها، «برگه آناليز معتبر» محسوب نميشود.
تشخيص قطعي شهابسنگ نيازمند آزمايشهاي دقيق، طولاني، پرهزينه و چندمرحلهاي (از جمله آناليزهاي ايزوتوپي) است.
تا زماني که *براي هر قطعه بهصورت مستقل* اين مسير طي نشود، اطلاق واژه «شهابسنگ» به آنها کاملاً غيرعلمي است. آزمايش گروهي نيز زماني معنا دارد که «شهابسنگ مادر» تأييد شده باشد و از ميان قطعات پراکندهي اطراف آن، چند نمونه بهصورت تصادفي انتخاب و با همان روش پرهزينه بررسي شود. تنها در آن صورت، نتيجه قابل تعميم به ساير قطعات است. در غير اين صورت، استدلال «چون شبيه آن قطعه است پس شهابسنگ است» از پايه بياعتبار است- بهويژه هنگامي که هنوز خودِ آن قطعهي ادعايي هم تأييد نشده باشد.
*8. تناقضها و تغيير گفتار برگزارکنندگان*
جالب است که بخشي از ادعاهاي خود دربارهي اين شهابسنگهاي کذايي را بعداً تغيير دادند و گفتند رسانهها اشتباه درج کردهاند - که اين خود نمونهاي از همان سوءاستفاده از خلأهاي قانوني و فرافکني است.
در مورد ادعاي محل برخورد (مثلاً) شهابسنگهاي مورد ادعا (حدود 3000 قطعه) در استان گلستان نيز گفتند که در حقيقت شهابسنگها در نقاط مختلف کشور يافت شدهاند، اما به دليل « *امنيتي* » اعلام کردهاند که همه در گلستان کشف شدهاند.
در حاليکه بر اساس اندک دانش زمينشناسيِ خود، امکان برخورد چنين حجم عظيمي از شهابسنگ در محدودهاي کوچک مانند استان گلستان وجود ندارد.
اگر واقعاً تمام آن قطعات شهابسنگ بودند، بايد ميليونها قطعه ديگر در همان منطقه وجود ميداشت
-فرضيهاي غيرممکن و از اساس اشتباه.در مورد ادعاي «مريخي بودن» شهابسنگها نيز گفتند: «به احتمال بسيار ضعيف از مريخ است»، اما هيچ مدرک مستندي ارائه نکردند. در خصوص «بزرگترين شهابسنگ جهان» نيز بعداً گفتند ما گفتيم «بزرگترين شهابسنگ ايران» ولي رسانهها اشتباه درج کردهاند جهان.در مورد سن برخوردي 10 ميليون ساله هم گفتند: «ما گفتيم بين 10 تا 50 ميليون سال»؛ باز هم بدون ارائه هيچ سندي.در نهايت، تنها به همان برگههاي تايپشده استناد کردند و با طرح ادعاي مضحک «نهادهاي *امنيتي* اجازه انتشار نتايج آزمايش را نميدهند» از پاسخ علمي طفره رفتند.
*9. پرسشهاي منطقي و نهايي*
اگر اين قطعهي (مثلاً) شهابسنگ تا اين حد *امنيتي* است،چرا در معرض ديد عموم قرار گرفته است؟چرا در دست افراد غيرمتخصص است؟و مهمتر از همه، اگر واقعاً قطعهاي *فوقالعاده امنيتي* محسوب ميشود، چگونه ميخواهند آن را به کشورهاي خارجي ببرند و بفروشند؟و دهها سؤال ديگر از اين دست که بيپاسخ مانده است.
10. سخن پاياني
با توجه به شواهد، تناقضها، نبود مستندات علمي و استفاده ابزاري از واژههاي حقوقي و عناوين پژوهشي، ميتوان نتيجه گرفت که اين گروه صرفاً از خلأهاي قانوني و ناآگاهي عمومي سوءاستفاده کردهاند. علم و تخصص را نميتوان با «واژه»، «وکيل» يا «ظاهر قانوني» جايگزين کرد. تنها راه اثبات اصالت شهابسنگ، ارائهي مستندات علمي و نتايج معتبر آزمايشگاهي *براي هر قطعه* است؛ غير از آن، هر ادعايي فاقد ارزش علمي و قابل پيگرد است.
مدير موزه زمينشناسي گرگان/دکتراي تخصصي پترولوژي (سنگ شناسي)