نقدي بر بازديدهاي نظارتي مسوولان نمايش حضور


یاددداشت اول |

■ با مسوولیت سردبیر

 

در دنياي امروز که بازارهاي مصرفي تحت تأثير عوامل اقتصادي متعددي قرار دارند، نظارت بر قيمت‌ها، عرضه کالاها و عملکرد فروشگاه‌ها امري ضروري به نظر مي‌رسد. مسئولين مختلف از جمله استانداران، فرمانداران و ديگر مقامات مرتبط همواره به صورت دوره‌اي از فروشگاه‌ها و مراکز خريد بازديد مي‌کنند تا از وضعيت اين نهادها و عرضه کالاها در بازار مطلع شوند. اين بازديدها به ظاهر براي بهبود شرايط اقتصادي و جلوگيري از تخلفات احتمالي انجام مي‌شود، اما در عمل، اغلب اين نوع بازديدها بي‌نتيجه و سطحي به نظر مي‌رسند و نه تنها وضعيت بازار را بهبود نمي‌بخشند، بلکه حتي ممکن است منجر به تضعيف اعتماد عمومي نسبت به نهادهاي نظارتي شوند. اگر به گزارش‌هاي منتشر شده از بازديدهاي نظارتي مقامات نگاهي بيندازيم، غالباً مشاهده مي‌کنيم که اين برنامه‌ها بيشتر به يک نمايش و تبليغاتي براي اثبات فعاليت‌هاي نظارتي مسئولين تبديل مي‌شوند. به عنوان مثال، در بازديد اخير معاون اقتصادي استاندار و فرماندار گرگان از فروشگاه‌هاي اروس پروتئين و اروس مارکت که با حضور برخي ديگر از مسئولان برگزار شد، گزارشي منتشر گرديد که به بررسي وضعيت عرضه کالاها، قيمت‌گذاري و وضعيت پرسنل اشاره مي‌کند. اين بازديدها اگرچه از نظر ظاهري به نظر مي‌رسد که مسئولين در حال پيگيري و نظارت هستند، اما در بيشتر مواقع، نه اقدامي جدي در پي آن انجام مي‌شود و نه نتيجه ملموسي به همراه دارد. نظارت‌هايي از اين دست بيشتر به يک فعاليت سمبليک و نمادين بدل مي‌شود که هدف آن تنها نمايش حضور است تا اصلاح واقعي شرايط. يکي از مهم‌ترين چالش‌هايي که در اين نوع بازديدها به چشم مي‌آيد، عدم پيگيري و اجراي اقدامات اصلاحي پس از بازديد است. مسئولين ممکن است به طور موقت از مشکلات موجود مطلع شوند، اما وقتي که دستورات نظارتي داده مي‌شود، اغلب به دليل کمبود منابع يا عدم هماهنگي ميان نهادهاي مختلف، اين دستورات اجرايي نمي‌شوند.

به عنوان مثال، اگر در بازديدي مشخص شود که قيمت برخي کالاها از حد مجاز تجاوز کرده است، معمولاً هيچ گونه برنامه‌اي براي جلوگيري از تکرار اين تخلفات يا تعيين جريمه‌هاي متناسب با آن در نظر گرفته نمي‌شود. در نهايت، فروشگاه‌ها همچنان به شيوه‌هاي خود ادامه مي‌دهند و روندهاي نظارتي بي‌اثر مي‌مانند. معمولاً اين بازديدها بيشتر به بررسي وضعيت ظاهري فروشگاه‌ها و محصولات مي‌پردازد و کمتر به ريشه‌ کنترلي و ساختاري مشکلات توجه مي‌شود. در حالي که مشکلات اصلي ممکن است در زنجيره تأمين کالاها، توزيع، يا حتي سياست‌گذاري‌هاي اقتصادي نهفته باشد. بررسي دقيق‌تر اين موضوعات نيازمند رويکردي جامع و درازمدت است که نه تنها بر فروشگاه‌ها بلکه بر کل فرآيند اقتصادي نظارت داشته باشد. يکي ديگر از پيامدهاي منفي اين نوع بازديدها، احساس بي‌اعتمادي در ميان مردم است. وقتي که عملاً تغييري در وضعيت بازار مشاهده نمي‌شود و تخلفات و نابرابري‌هاي اقتصادي همچنان ادامه مي‌يابد، مردم به اين باور مي‌رسند که اقدامات نظارتي تنها براي رفع مسئوليت و نمايش حضور است و نه براي اصلاح واقعي شرايط. اين نوع بي‌اعتمادي مي‌تواند باعث کاهش مشارکت عمومي در همکاري با نهادهاي نظارتي شود و حتي ممکن است باعث تضعيف اعتبار اين نهادها گردد. براي اينکه اين بازديدهاي نظارتي نتايج مثبتي داشته باشند، لازم است که نهادهاي مختلف دولتي و خصوصي همکاري بيشتري با يکديگر داشته باشند. اين همکاري بايد نه تنها به صورت هماهنگ در سطح محلي بلکه در سطوح بالاتر نيز صورت گيرد. به عنوان مثال، بخش‌هاي اقتصادي، اتحاديه‌هاي صنفي و حتي خود فروشگاه‌ها بايد در تدوين استراتژي‌هاي نظارتي و اصلاحي مشارکت کنند. همچنين، لازم است که پيگيري‌هاي جدي‌تر و با شفافيت بيشتري از سوي نهادهاي نظارتي انجام شود تا مطمئن شويم که به جاي صرفاً نمايش کار، اقدامات واقعي و تأثيرگذار انجام مي‌گيرد. در نهايت، بايد پذيرفت که بازديدهاي نظارتي تنها در صورتي مؤثر خواهند بود که به شيوه‌اي سيستماتيک، دقيق و پيگير انجام شوند. اقدامات سطحي و بي‌نتيجه تنها زمان و منابع را هدر و در نهايت اعتماد عمومي را به نهادهاي نظارتي کاهش مي‌دهند. براي بهبود واقعي وضعيت بازار و جلوگيري از تخلفات اقتصادي، بايد نگاه‌ها به سوي اصلاحات ساختاري و ايجاد رويکردهاي جامع‌تر سوق پيدا کند. اين اصلاحات به طور حتم نيازمند همکاري و هماهنگي بيشتر ميان دستگاه‌هاي مختلف و توجه به مسائل ريشه‌اي و اساسي است که در حال حاضر در حاشيه قرار دارند.