گرگان در آتش اختلافات شورا
تیتر اول |
فاطمه سراواني- در حاليکه شهرهاي همجوار با اجراي طرحهاي عمراني و فرهنگي چهرهاي تازه از مديريت شهري ارائه ميدهند، گرگان همچنان درگير جدالهاي بيپايان برخي اعضاي شوراي شهر است. لغو پياپي جلسات، مشاجرات لفظي و اختلافات شخصي ميان اعضا، نهتنها روند توسعه شهري را متاثر کرده، بلکه اعتماد مردم به نهاد شورا را نيز بهشدت کاهش داده است. شهروندان از نمايندگان خود انتظار دارند بهجاي حاشيهسازي، براي حل مشکلات واقعي شهر دستبهکار شوند. شوراي شهر گرگان در چهار سال گذشته، به جاي آنکه عرصهاي براي پيشرفت و توسعه پايدار شهري باشد، به مکاني براي درگيريها و لجبازيهاي شخصي تبديل شده است. اين کشمکشها که بارها به تعطيلي جلسات شورا منجر شده، نه تنها موجب کند شدن روند تصميمگيريها و پروژههاي عمراني و فرهنگي شهر شده، بلکه فرصتهاي طلايي اين شهر را براي رشد و تحول از دست داده است.
گرگان، که به دليل موقعيت جغرافيايي و فرهنگياش ميتوانست يکي از الگوهاي موفق مديريت شهري در شمال کشور باشد، امروز در سايه اين درگيريهاي بي ثمر، از مسير توسعه خود دور شده است.
در حالي که مراکز استانهاي همجوار مانند رشت و ساري، با سرمايهگذاريهاي عظيم در پروژههاي عمراني و فرهنگي، توانستهاند چهرهاي جديدي از خود به نمايش بگذارند، گرگان همچنان درگير کشمکشهاي درونشورايي است که هيچ ثمري براي مردم ندارد. نمونه اخير اين درگيريها لغو جلسه چند روز گذشته شوراي شهر به دليل يک مشاجره لفظي ميان اعضا بود؛ اتفاقي که تنها به افزايش بياعتمادي مردم به نهادهاي شهري و کاهش انگيزه براي مشارکت عمومي منجر ميشود. اما در واقع، ريشه اين بحران تنها به رفتارهاي فردي و سياسي اعضاي شورا محدود نميشود. بحران واقعي در عدم توجه به منافع عمومي و تمرکز بر مسائل خرد و حاشيهاي است. در شرايطي که گرگان نيازمند برنامههاي جامع براي بهبود زيرساختها، توسعه حمل و نقل عمومي، احياي فضاي سبز و جذب سرمايهگذاري است، شوراي شهر آنقدر درگير مسايل شخصي شده که عملاً نتواسته هيچ برنامه اساسي و بلندمدتي را پيش ببرد. اين اختلافات نه تنها به تاخير در پيشرفت پروژهها انجاميده، بلکه به نارضايتي گستردهاي در ميان شهروندان تبديل شده است. يکي از مشکلات عمدهاي که بر روند تصميمگيري شورا تاثير منفي گذاشته، فقدان انسجام و هماهنگي ميان اعضاي آن است. در اين شرايط، هر عضو شورا بهجاي آنکه به عنوان نماينده مردم و بهدور از تعصبات شخصي، در خدمت منافع جمعي باشد، بيشتر به دنبال تضعيف ديگران و پيشبرد اهداف فردي خود است. اين وضعيت نه تنها باعث از دست رفتن اعتماد عمومي به شورا و نهادهاي اجرايي شهر شده، بلکه باعث توقف و تعويق بسياري از پروژههاي شهري که ميتوانستند تاثيرات مثبت بلندمدت بر زندگي مردم داشته باشند، گرديده است. در کنار اين مسأله، وضعيت اقتصادي و اجتماعي گرگان نيز نيازمند توجه فوري است. براي مثال، مشکلات مربوط به ترافيک، حمل و نقل عمومي و وضعيت بازار مسکن در گرگان، مسائلي هستند که هر روز بيش از پيش بر دوش مردم فشار ميآورد. در حالي که بسياري از شهرهاي ديگر با استفاده از منابع محدود خود توانستهاند اين چالشها را با برنامهريزي دقيق و اجراي پروژههاي نوآورانه مديريت کنند، گرگان همچنان درجا ميزند. پروژههايي که ميتوانستند به رونق اقتصادي، جذب گردشگر و بهبود کيفيت زندگي مردم منجر شوند، به دليل اين اختلافات بينتيجه به تعويق افتادهاند. در چنين شرايطي، درخواست از اعضاي شوراي شهر گرگان بهعنوان نمايندگان مردم، چيزي جز يک فراخوان براي مسئوليتپذيري و رهايي از اين لجبازيهاي بيثمر نيست. مردم انتظار دارند که شوراي شهر بهجاي تمرکز بر منافع شخصي و سياسي، تمام توان خود را براي حل مشکلات واقعي و توسعه پايدار شهر به کار گيرد. در اين ميان، تنها راه خروج از اين بنبست، اتحاد و همدلي اعضاي شورا و بازگشت به اصل خدمت به مردم است. حالا وقت آن است که شوراي شهر گرگان از اين وضعيت بحراني عبور کند. کافي است تا اعضاي شورا دست از اين لجبازيها بردارند، به مسئوليتهاي خود پايبند باشند و بهجاي جدالهاي کودکانه، تمرکز خود را بر حل مشکلات واقعي شهر و راهحلهاي عملي بگذارند. مردم گرگان شايسته شهري پويا، مدرن و با برنامه هستند؛ ديگر هيچ بهانهاي براي از دست دادن اين فرصتها وجود ندارد.