هنوز باور نکرده ايم خشکسالي آمده است


تیتر اول |

مهران قجري- خشکسالي در سال‌هاي اخير به يک بحران جهاني تبديل شده است که بسياري از کشورها را تحت تأثير قرار داده و زندگي روزمره مردم را با چالش‌هاي بي‌شماري روبه‌رو کرده است. در ايران نيز اين پديده، به طور فزاينده‌اي احساس مي‌شود. استان گلستان، با ويژگي‌هاي اقليمي خاص خود و زمين‌هاي حاصلخيزش، يکي از مناطقي است که همواره در معرض تغييرات اقليمي و بحران آب بوده و کشاورزي در اين منطقه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. اما با اين وجود، شاهد اين هستيم که خشکسالي نتوانسته به طور عمده و گسترده الگوي کشت را در اين استان تغيير دهد. يکي از دلايل اصلي اين امر، شايد ناتواني يا عدم اراده لازم در راستاي ايجاد تغييرات اساسي و مستمر در شيوه‌هاي کشت و کار و کشاورزي است. کشاورزان گلستاني، با وجود آگاهي از کمبود آب و وضعيت خشکسالي، همچنان به الگوهاي سنتي خود پايبند هستند. اين امر به دلايل مختلفي همچون فقدان زيرساخت‌هاي مناسب، نبود آموزش‌هاي نوين در زمينه کشاورزي پايدار و وابستگي اقتصادي به محصولات پرآب مانند برنج، ادامه مي‌يابد. نکته جالب توجه اينجاست که علي‌رغم دستاوردهاي علمي و معرفي شيوه‌هاي کشاورزي مقاوم به خشکي، بسياري از کشاورزان به دلايل اقتصادي يا فرهنگي، حاضر به تغيير الگوي کشت خود نيستند. اين مقاومت به ويژه در مورد محصولاتي همچون برنج و گندم که به شدت به منابع آبي نياز دارند، بيش از پيش مشهود است. بسياري از کشاورزان احساس مي‌کنند که تغيير به محصولات کم آب بر، به معناي کاهش درآمد و معيشت آنان خواهد بود. از طرفي، مسئله تغييرات اقليمي و خشکسالي به سرعت تغيير نمي‌کند، و اين موجب مي‌شود که بسياري از کشاورزان همچنان به روال گذشته ادامه دهند، با اين اميد که شرايط بهتر شود. از سوي ديگر، نبود برنامه‌ريزي‌هاي کلان و هماهنگي‌هاي لازم در سطح دولت و بخش کشاورزي، مانع از انجام اقدامات مؤثر براي کاهش وابستگي به کشاورزي آب بر مي‌شود. گرچه سياست‌هاي مختلفي براي مقابله با بحران خشکسالي و کاهش مصرف آب در کشاورزي در نظر گرفته شده‌اند، اما اين سياست‌ها نتوانسته‌اند به شکل مؤثري در تغيير الگوي کشت در استان گلستان تاثيرگذار باشند. در حقيقت، در نبود مشوق‌هاي اقتصادي و تغييرات عمده در زيرساخت‌ها، کشاورزان انگيزه کافي براي تغيير به روش‌هاي کم آب بر و مقاوم به خشکي پيدا نمي‌کنند. بسياري از کشاورزان گلستاني از نظر دسترسي به منابع اطلاعاتي و مشاوره‌هاي کشاورزي محدوديت‌هايي دارند. اين محدوديت‌ها نه تنها در زمينه کشاورزي پايدار بلکه در زمينه استفاده بهينه از منابع آب نيز تأثيرگذار هستند. به همين دليل، به نظر مي رسد خشکسالي به عنوان يک بحران زيست‌محيطي، هنوز به عنوان يک عامل تهديد‌کننده براي تغييرات ساختاري در کشاورزي گلستان مطرح نشده و جدي گرفته نمي شود. با اين حال، شايد يکي از مهم‌ترين عوامل در عدم تغيير الگوي کشت، عدم آگاهي و ناآشنايي کشاورزان با تکنيک‌هاي نوين در کشاورزي مقاوم به خشکسالي باشد. کشاورزي مدرن، استفاده از محصولات مقاوم به خشکسالي، بهينه‌سازي مصرف آب و استفاده از سيستم‌هاي آبياري هوشمند مي‌توانند در اين زمينه راه‌گشا باشند. اما براي اين که اين تحولات به واقعيت تبديل شوند، نياز به همکاري همه‌جانبه از سوي نهادهاي دولتي، تشکل هاي غيردولتي بخش کشاورزي و خود کشاورزان وجود دارد.