رويکرد توسعه انرژي خورشيدي


یاددداشت اول |

با مسوولیت سردبیر

 

بيست‌ودومين نشست کارگروه انرژي تجديدپذير استان گلستان  با رويکرد توسعه انرژي خورشيدي، برگزار شده است. اين رويکرد، در ظاهر نويدبخش آينده‌اي روشن براي منطقه‌اي است که از ظرفيت‌هاي طبيعي چشمگيري در اين حوزه برخوردار است. اما در وراي اين خوش‌بيني، پرسش‌هاي مهمي درباره ميزان عملياتي بودن اين طرح، راهبردهاي اجرايي، و ..... مطرح مي‌شود؛ پرسش‌هايي که بدون پاسخ، هر نشستي را در حد شعار باقي مي‌گذارد. در اين باره بايد گفت:  نخست، بايد توجه داشت که انرژي خورشيدي صرفاً پروژه‌اي فناورانه نيست، بلکه بخشي از سياست کلان توسعه پايدار و توزيع منصفانه و عادلانه انرژي است. با اين حال، آنچه از گزارش‌ها و اظهارات جناب کيانمهر در نشست اخير برمي‌آيد، بيش از آن‌که نشان دهنده يک نقشه‌راه جامع باشد، بازتابي از نگاه پروژه‌محور و کوتاه‌مدت است. برنامه‌ها غالباً در سطح برگزاري نشست‌ها و اعلام طرح‌هاي جديد باقي مي‌مانند، بدون آن‌که جزئيات فني، مدل تأمين مالي، و سازوکارهاي بهره‌برداري مشخصي ارائه شود. در حوزه اجرايي هم گلستان با چالش‌هاي زيرساختي متعددي مواجه است. به گواه متخصصان اين حوزه، شبکه برق منطقه هنوز توان جذب گسترده انرژي خورشيدي را ندارد  تا زماني که بسترهاي فني و قانوني اصلاح نشوند، سرمايه‌گذاران بخش خصوصي تمايلي به ورود جدي نخواهند داشت. از سوي ديگر، گزارش‌ها کمتر به نقش دانشگاه‌ها، پارک علم و فناوري و شرکت‌هاي دانش‌بنيان در اين برنامه‌ها اشاره کرده‌اند؛ در حالي که پيوند ميان سياست‌گذاري و ظرفيت علمي، جزو شروط اوليه موفقيت در حوزه انرژي‌هاي نو است. نکته مهم ديگر، بعد اجتماعي و محيط زيستي  طرح‌هاي خورشيدي است. توسعه نيروگاه‌هاي خورشيدي نبايد بدون ارزيابي اثرات محيط‌زيستي و مشارکت مردمي انجام شود. لازم است در اين‌گونه نشست‌ها، نه تنها از مديران و کارشناسان اقتصادي، بلکه از نمايندگان جامعه مدني و فعالان محيط‌زيست نيز دعوت شود...

تا سياست‌گذاري از سطح دولتي فراتر رفته و به تصميمي با چندبازيگر تبديل شود. از منظر سياست‌گذاري ملي نيز، گلستان مي‌تواند به الگويي ميان استان‌ها بدل شود؛ مشروط بر آن‌که نگاهش از رقابت استاني به سمت شبکه ملي انرژي تجديدپذير حرکت کند. انرژي خورشيدي بايد در زنجيره ارزش انرژي کشور جاي گيرد، نه در حاشيه آن. اين امر نيازمند هماهنگي با وزارت نيرو، سازمان انرژي‌هاي تجديدپذير  و نيز بخش خصوصي توانمند است. در نهايت، آنچه گلستان امروز به آن نياز دارد، نه فقط اعلام طرح‌هاي جديد، بلکه شفاف‌سازي درباره نتايج عملي نشست‌هاي پيشين است. حال چند پرسش مطرح است که بايد به آنها پاسخ داده شود  و آن اينکه چند درصد از مصوبات بيست‌ويک نشست قبلي کارگروه انرژي تجديد پذير استان اجرايي شده‌اند؟ چند نيروگاه کوچک يا متوسط در مرحله بهره‌برداري است؟  و چرا گزارش اين جلسات و نتايج و مصوبات و از همه مهمتر اجرايي شدن اين مصوبات چرا به اطلاع مردم نمي رسد؟ تا زماني که پاسخ اين پرسش‌ها به‌صورت مستند و عمومي منتشر نشود، جلسات متعدد در بهترين حالت نقش نمادين خواهند داشت. گلستان اگر مي‌خواهد پيشگام واقعي توسعه انرژي خورشيدي باشد، بايد از شعار محوري  پرهيز کند؛  و در مسيري حرکت کند که از شفافيت، پاسخ‌گويي، و برنامه‌ريزي علمي مي‌گذرد.