اسراف گلستاني ها
تیتر اول |
گلستان رتبه دوم مصرف آب خانگي کشور را داراست و اين بازتاب يک بحران فرهنگي و اجتماعي است
حسين جعفري- بر اساس آمارهاي رسمي، استان گلستان با سرانه مصرف روزانه 210 ليتر آب براي هر نفر، پس از استان تهران در جايگاه دومين استان پرمصرف کشور قرار دارد. اين رقم در شرايطي ثبت شده که گلستان در گروه استانهاي داراي وضعيت خشکسالي و تنش آبي جاي ميگيرد؛ واقعيتي که حکايت از يک بحران فرهنگي و اجتماعي عميق دارد و بيتوجهي به آن ميتواند آيندهي توسعه استان را بهطور جدي تهديد کند. در برنامههاي توسعه پنجم، ششم و هفتم کشور، بارها بر ضرورت الحاق پيوستهاي فرهنگي در سياستهاي زيربنايي و توسعه محور تأکيد شده است. از اين منظر، مسئله مصرف آب در درجه نخست يک مسئله فرهنگي است؛ زيرا الگوي مصرف آب ارتباط مستقيم با باورها، ارزشها، نگرشها، شيوههاي جامعهپذيري و سطح آموزش عمومي دارد. در مرتبه دوم، اين موضوع يک مسئله اجتماعي محسوب ميشود، زيرا محدوديت منابع آبي نهتنها منجر به نارضايتيهاي عمومي و تنشهاي اجتماعي ميشود، بلکه ميتواند بنيانهاي سرمايه اجتماعي را نيز متزلزل سازد و به تعميق شکاف هاي طبقاتي منجر شود. در حالي که در استان سمنان ميانگين مصرف آب روزانه هر فرد حدود 122 ليتر است، اين ميزان در گلستان به 210 ليتر ميرسد. مسئولان اجرايي نبايد از کنار اين آمار به راحتي عبور کنند، چرا که اين تفاوت چشمگير نشانهاي از ضعف در آموزش و فرهنگسازي، فرسودگي زيرساخت هاي آبي و فقدان نظارت موثر در استان گلستان است. از جمله عوامل اصلي افزايش مصرف آب، ميتوان به ورود اتباع بيگانه و تنوع فرهنگي ناشي از مهاجرت، ضعف مدارس در آموزش عملي درباره مصرف آب، محروميت هاي اجتماعي فزاينده، فقدان برنامه هاي فرهنگي موثر، بي توجهي به ظرفيت شبکه هاي اجتماعي و استفادههاي غيرضروري از آب شرب در امور روزمره اشاره کرد. در فضاهاي عمومي و محلات شهري، رفتارهايي نظير شستوشوي خودرو و معابر با آب شرب بهوفور ديده ميشود؛ در حاليکه مديران ساختمانها و شهروندان بايد به اصول مديريت مصرف آب و مسئوليت اجتماعي در نگهداري منابع طبيعي آگاهي داشته باشند. قطعا استمرار اين روند، منابع آبي استان گلستان را در آينده اي نزديک به مرز زوال ميکشاند. از سوي ديگر، بخش قابل توجهي از افزايش مصرف با پديده مهاجرت و ورود گروههاي آسيب ديده مرتبط است. ناآشنايي اين گروهها با شيوههاي صرفهجويي و نبود آموزش رسمي در سطح محلات و مدارس، به شکلگيري الگوهاي غلط مصرف دامن زده است. با وجود شرايط بحراني، هنوز در سطح استان، بهويژه در شهرستانها، برنامههاي فرهنگي منسجم براي ترويج الگوي مصرف پايدار آب مشاهده نميشود. ضروري است سازمانهاي مرتبط به بازنگري دورهاي و نوسازي تجهيزات فرسوده آبرساني و شيرهاي معيوب اقدام کنند و همزمان اقدامات مربوط به فرهنگسازي هدفمند را در دستور کار قرار دهند. متاسفانه هنوز درک عمومي از اهميت آموزش فرهنگي به مرحله عمل نرسيده است؛ گمان ميشود با چند ساعت آموزش محدود و نصب چند بنر در سطح شهرهاي استان گلستان، ميتوان ريشههاي يک مسئله رفتاري را حل کرد، در حاليکه تغيير فرهنگ مصرف آب نيازمند برنامههاي بلندمدت، مشارکت نهادهاي آموزشي، بهره مندي از ظرفيت شبکه هاي اجتماعي و حضور متخصصان جامعهشناسي و علوم تربيتي در فرآيند سياست گذاري فرهنگي استان است. سالهاست استان گلستان فاقد برنامه منسجم و نظاممند در حوزه فرهنگي و اجتماعي است و اين غفلت موجب تشديد بحرانهاي فرهنگي و گسترش مسائل اجتماعي شده است. بيترديد، قرار گرفتن گلستان در رتبه دوم مصرف آب خانگي کشور، بازتاب عدم توجه به اهميت برنامهريزي فرهنگي طي دو دهه اخير است. رتبه دوم مصرف آب خانگي در کشور، زنگ خطري جدي براي آيندهي منابع آب، پايداري اجتماعي و توسعهي فرهنگي استان است و قطعا بيتوجهي به ابعاد فرهنگي مديريت آب، در آيندهاي نهچندان دور، براي گلستان پيامدهايي ناگوار و جبرانناپذير خواهد داشت. بررسي علمي علل افزايش بيرويه مصرف بايد مبناي طراحي راهکارهاي فرهنگي، آموزشي و ساختاري قرار گيرد. از سوي ديگر، تحقق توسعه پايدار در گرو آن است که فرهنگ و آموزش بهعنوان بنيان اصلي سياستگذاريهاي مديريتي مورد توجه جدي مسئولان و سازمان هاي ذيربط در استان قرار گيرند؛ چرا که گلستان بدون درک و توجه به مؤلفههاي فرهنگي و اجتماعي، از دسترسي به فرصت هاي توسعه و پيشرفت باز خواهد ماند.
پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعي