خانواده‌هاي گرگاني


یادداشت |

محمد انصار

 

در شماره 3029 روزنامه گلشن مهر، يکي از خانواده‌هاي گرگاني را معرفي کرديم. در زير، با چند خانواده ديگر، گذرا آشنا خواهيم شد.

 

1-دياني

آنها از خانواده‌هاي قديمي هستند. هر کدام از آنها، براي خودشان، فاميلي جداگانه‌اي برگزيدند مانند: دياني، اللهگاهي، دياني فرد، پزشک پور، مسيبي، کاظم نژاد، همايونفر، فروغي و ....

برخي از آنها در محله سبزه مشهد و بقيه در محله دوشنبه‌اي زندگي مي‌کردند. خانه شان در محله دوشنبه‌اي بزرگ بود و ارزش تاريخي داشت. آن همان خانه داروغه شهر استرآباد بود که در سال‌هاي گذشته، ويران شد.

يکي از اجداد آنها، قاسم رفيع نام داشت که تاجر بود. اموال او را دزديدند و سرانجام در تفليس (پايتخت گرجستان) کشته شد و همان جا، به خاک سپرده شد. او سه پسر و دو دختر داشت. 1- محمد جعفر  2- هاشم 3-محمدمهدي که پدر قاسم مي شود. قاسم با دختر دايي اش(فروغ واثقي فرزند حسن) ازدواج کرد. 4- نرگس که همسر رحمت صادقي( متوفاي 1352 و مدفون در امامزاده مرادبخش) شد. 5- خيرالنساء که با خانواده شکوري ها ازدواج کرد. از ديگر مشاهير اين خانواده، مردي به نام کاظم اِشکِنه بود. او چند پسر داشت. يکي يدالله دياني (پدر سهراب و قدرت) بود. ديگري مرد پهلواني به نام دايي زين العابدين (متوفاي 1338 و مدفون در امامزاده مرادبخش) بود که در شرق خانه خراساني‌ها زندگي مي کرد. او هم سه پسر داشت که هر کدام، فاميلي جداگانه اي براي خودشان برگزيدند: همايونفر(صمد) اللهگاهي( اسد)، مسيبي(قاسم). برخي از اين خانواده، بويژه سهراب دياني و صمد همايونفر، در راه اندازي و همکاري در برنامه‌هاي تکيه جوانان محله سبزه مشهد نقش داشتند. از ديگر بزرگان آنها، رمضان پزشک پور بود که با خانواده کاظميان ازدواج کرد. او از متوليان تکيه محله سبزه مشهد (عابدي دوشنبه يا حزيني ها) بود. فرزندي به نام نصرت الله داشت که پزشک شهرباني بود و در سال 1373 درگذشت. او در دهه پاياني ماه صفر، در مسجد قدمگاه امام عسکري، برنامه روضه خواني داشت. همسرش، دختر خانواده هاي قرآني (از اهالي محله پاسرو) و شمشيرساز (از اهالي محله دباغان) بود. آنها هفت فرزند دارند که يکي از آنها عليرضا نام دارد که فرهنگي، مجري تلويزيون و از اعضاء شوراي شهر گرگان بود.

2- رهنما

آنها اهل محله ميرکريم هستند. بزرگ آنها، حسينعلي رهنما است. او آخوند بود. پس از اينکه رضا شاه، دستور داد تا روحانيون، لباس ويژه نپوشند او لباسش را درآورد و به او دفتر وکالت داده شد. سرانجام در سال 1347 درگذشت. او چند فرزند دارد: 1- سورن که داماد دکتر خليل فلسفي و حاجيه خانم کمالي شد. او بنيانگذار داروخانه رهنماست که مدتي در روبه روي پارک شهر قرار داشت. 2- محمد که کارمند شهرداري و عضو شوراي شهر بود. 3- مهين دخت که همسر حسن سمناني (فرزند يوسف) شد. اين زوج هر دو فرهنگي بودند. آنها سه فرزند به نام هاي شهرام، شهريار و مرجان دارند که دوتاي آنها پزشک شدند. خانواده رهنما متولي حمام رهنما (مشهور به ميرکريم) بودند. پس از آنها محمد اميرلطيفي، متولي آن شد. آنها دبيرستان رهنما را در سال 1345 در پاساژ شيرنگي راه اندازي کردند که ابتدا ملي(خصوصي) و سپس دولتي شد. پس از انقلاب، به دبستان ابتدايي رازي تبديل شد. مسيح ذبيحي پدر تاريخنگاري گرگان، در اين مدرسه، دبير ادبيات و برادرش (عزيز) ناظم مدرسه بود. رحمت الله جباري، هوشنگ رضاياني، سيدمصطفي سيدين از ديگر آموزگاران اين مدرسه بودند.

 

3- قدس

آنها اهل محله دباغان هستند. بزرگ آنها، مردي به نام شيخ علي فرزند ملانبي بود که او را با نام مجتهد مي‌شناسند. در مسجد نزديک خانه اش، پيشنماز بود. او براي مبارزه با بي حجابي(کشف حجاب) تلاش کرد. محمدرحيم تاجر (باقري) خانه‌اي در کنار امامزاده نور داشت که آن را به او داد اما پسرانش آن را فروختند. اکنون جاي آن، آپارتمان شده است. او در مدارس استرآباد، تدريس مي کرد. شاگردان زيادي داشت که يکي از آنها، عبدالعالي سپهر استرآبادي بود. شيخ علي، با سيده بانو بي بي بيگم عقيلي (فرزند آيت الله سيدکريم) ازدواج کرد. آنها 3 دختر و 2 پسر (عبدالنبي و عبدالکريم) دارند که يکي از دخترانش، همسر ابوطالب واثقي است. سرانجام او، حدوداً در سال 1320 خورشيدي درگذشت. عبدالنبي قدس در سال 1300 به دنيا آمد. او در اولين دوره پيشاهنگي گرگان (سال 1316) عضو بود. مدتي در اداره غله و سپس در اداره کشاورزي و از سال 1324 در دفتر اسناد رسمي شماره 6 گرگان، کار کرد. در سال 1326 در آزمون دفترياري و دفتر اسناد رسمي پذيرفته شد. از سال 1326 تا 1329 با سمت دفتريار دفتر اسناد رسمي شماره 1 گرگان، مشغول به کار شد. تا اينکه از سال 1329 تا سال 1364 سردفتر اسناد رسمي شماره 8 گرگان بود. سرانجام در 24/12/1364 درگذشت. بخشي از پاساژ قدس واقع در خيابان امام خميني گرگان، متعلق به اين خانواده است.

 

4- کمالي

بزرگ آنها، حبيب فرزند محمدابراهيم و نوه کمال است. اصالتاً دامغاني و مقنّي بودند. اما خاندان او، از سالهاي خيلي دور، به گرگان آمدند و سرگرم تجارت شدند. او در خيابان امام خميني مغازه داشت و همان جا، خانه‌اش بود. چند فرزند داشت: 1-حاجيه خانم که همسر دکترخليل فلسفي (نماينده مردم گرگان و دشت در مجلس شوراي ملي و بنيانگذار مرکز مبارزه با سل در ايران) بود. آنها دو تا دختر داشتند که يکي همسر دکترسورن رهنما (فرزند حسينعلي و بنيانگذار داروخانه دکتر رهنما) و ديگري همسر سيد هاشم موسوي (بنيانگذار کلنيک موسوي) شد. 2- ملوک که همسر عليرضا جرجاني فرزند سردار اشرف شد که آنها در شاهرود زندگي مي‌کردند. 3- عطاء 4- حجت 5- پروين که همسر اسد باقري (از پيشکسوتان روزنامه نگاري در گرگان) بود. 6- نسرين که همسر دکتر زکريا هاديان (متوفاي 1391) شد که آنها به آمريکا رفتند. 7- ليلي که همسر دکتر رضايي شد.

 

پژوهشگر