گلستان، وعده ها و واقعيت ها
یاددداشت اول |
■ فاطمه سراوانی
دهم آذر ماه بنا بر آنچه رسانه استانداري گلستان اطلاع رساني کرده است، مديرکل اقتصادي نهاد رياست جمهوري ديداري با استاندار طهماسبي برگزار کرد. ديداري با موضوع بررسي فرصتهاي سرمايه گذاري در گلستان.
در ظاهر، آنچه در نشست تهران ميان مديرکل اقتصادي نهاد رياستجمهوري، معاون هماهنگي و پيگيري معاون اجرايي رئيسجمهور و استاندار گلستان بيان شد، فهرستي چشمگير از وعدهها و دستاوردهاست: مصوب شدن بيش از 25 همت تسهيلات بانکي براي سرمايهگذاري، ارتقاي رتبه شاخص کسبوکار از 21 به 5، رتبه دوم امنيت سرمايهگذاري و آمادگي بستههاي جديد سرمايهگذاري. مجموعهاي که اگر در هر استان ديگري مطرح ميشد، احتمالاً موجي از اميدواري و تحرک ميآفريد. اما پرسش اصلي و شايد مهمترين مسئوليت رسانهاي در اين مقطع اين است که با وجود چنين دستاوردهايي، دقيقاً چه انتظاري بايد از مديريت عالي استان داشت؟ و مهمتر اينکه سهم عملکرد مديران گلستان در بالفعل شدن اين فرصتها چيست؟
نخست بايد گفت 25 همت تسهيلات، اگرچه عددي قابلتوجه است، اما تنها زماني ارزشمند ميشود که ضمانت اجرايي، نظارت سختگيرانه و شفافيت کامل در تخصيص آن وجود داشته باشد. تجربه استانهاي ديگر نشان داده است که بسياري از بستههاي اعتباري در غياب مديريت کارآمد، در چرخهاي از بروکراسي، رانت و بنگاهداري غيرمولد گرفتار شدهاند؛ مسيري که ميتواند نه تنها فرصت پيشرفت را نابود کند، بلکه حجم بدهيهاي غيرمولد استان را افزايش دهد. بنابراين پرسش نخست از مديران گلستان اين است که چه ساز و کار دقيقي براي اطمينان از تخصيص هدفمند، شفاف و نظارتپذير اين تسهيلات در نظر گرفتهايد؟
نکته دوم به ادعاي تبديل شدن گلستان به يکي از قطبهاي سرمايهگذاري کشور برميگردد.
بيشک موقعيت همجواري با آسياي ميانه، بهبود زمان صدور مجوزها و ارتقاي امنيت سرمايهگذاري ظرفيت ارزشمندي است؛ اما بايد پرسيد: اگر گلستان اکنون چنين جايگاه ممتازي دارد، چرا سرعت ورود سرمايهگذاران همچنان با ظرفيت واقعي استان فاصله دارد؟ آيا چالشهاي زيرساختي، عدم ثبات مديريتي، يا تعارض در تصميمگيريهاي بين دستگاهي مانع تحقق اين موقعيت شدهاند؟
در ادامه مباحث جلسه، از ارتقاي چشمگير شاخص کسبوکار سخن به ميان آمده است. اين موفقيت اگر به درستي و مستند باشد، قابلتحسين است؛ اما شاخصهاي ملي، گاهي فاصله جدي با تجربه روزمره فعالان اقتصادي دارند. کافي است از چند توليدکننده يا کارآفرين گلستاني بپرسيم تا روشن شود که مسير واقعي اخذ استعلامها، تأمين زمين، دريافت تاييديههاي زيستمحيطي و... تا چه اندازه هموار شده است. بهبود شاخص روي کاغذ کافي نيست؛ آنچه اهميت دارد احساس تغيير توسط فعالان اقتصادي است. اکنون که بستههاي جديد سرمايهگذاري تهيه شده و فضاي عمومي کشور نيز خواهان تحرک اقتصادي است، وظيفه استانداري فراتر از ارائه گزارشهاي اميدوارکننده است. گلستان در اين مرحله نيازمند مديريت جسور، مطالبهگر و البته پاسخگوست. مديران استان بايد بدانند که ارزيابي افکار عمومي نه بر مبناي تيترهاي خبري، بلکه براساس تعدد پروژههاي به سرانجام رسيده، اشتغال پايدار ايجاد شده و کاهش واقعي بروکراسي صورت ميگيرد.
بنابراين، با اين همه فرصت و دستاورد اعلام شده، انتظار به جاست که مديران گلستان از اين پس نه تنها وعده دهند، بلکه شاخصهاي قابل سنجش، جدول زمان بندي شفاف و گزارشهاي دورهاي مبتني بر عملکرد ارائه کنند. توسعه، محصول همافزايي تصميمات درست و اجراي دقيق است؛ نه حاصل همايشها و مصوبات روي کاغذ. ترديدي نيست که سربلندي و سرافرازي گلستان، آرزوي تک تک اهالي استان است، اما اگر به گفته مديران عالي استان، امروز گلستان در آستانه ي جهش است، فردا تنها زماني روز موفقيت خواهد بود که مديران استان در برابر مردم نه فقط در برابر مسئولان پايتخت، پاسخگو، شفاف و مسئول عمل کنند. اين همان مطالبهاي است که توسعه واقعي بر شانههاي آن استوار خواهد شد.
عمل کنند. اين همان مطالبهاي است که توسعه واقعي بر شانههاي آن استوار خواهد شد.