بازخواني يک چالش پنهان ...
یادداشت |
علي کيان
در ماههاي اخير، نقدهاي متعددي از سوي فعالان رسانهاي و ناظران محلي درباره شيوه انتخاب و پيامدهاي تيم مشاوران رسانهاي فرمانداري گنبد مطرح شده است. نقدهايي که بدون اشاره به افراد مشخص، بر ضرورت بازنگري در ساختار موجود و اصلاح رويکردهاي ارتباطي تأکيد دارند. اين يادداشت حاصل مجموعهاي از ديدگاهها، ارزيابيها و نقدهاي صريح مطرحشده از سوي برخي ناظران و کنشگران رسانهاي در سطح شهرستان است؛ ديدگاههايي که هرچند متنوع و گاه متفاوتاند، اما در چند نقطه کليدي به هم ميرسند و تصويري از يک دغدغه عمومي را ترسيم ميکنند.
1-برداشت عمومي از ترکيب تيم رسانهاي:
بر اساس اين ارزيابيها، ترکيب فعلي مجموعه مشاوران رسانهاي فرمانداري با پرسشهايي جدي در افکار عمومي روبهرو شده است. برخي منتقدان بر اين باورند که انتخاب اعضا بيش از آنکه بر مبناي تخصص، تجربه رسانهاي و کارآمدي باشد، در چارچوب رويکردها و اهدافي خاص تعريفشده است. در نگاه اين گروه، حضور افرادي با گرايشهاي پررنگ هويتي، چهرههايي که سابقه ايجاد تنش يا حاشيهپردازي به آنان نسبت داده ميشود، افرادي با تجربه محدود رسانهاي،يا افرادي که رويکرد فرصتطلبانه به فعاليت رسانهاي دارند، اين تصور را ايجاد کرده که ساختار موجود نتوانسته به يک ترکيب حرفهاي و متوازن دست يابد. در نتيجه، چنين چيدماني در افکار عمومي با اين برداشت همراه شده است که رويکرد تخصصي در انتخاب مشاوران، جاي خود را به ملاحظات ديگري داده است.
2-تحليل منتقدان از اهداف و پيامدهاي پنهان:
مطابق ديدگاههاي مطرحشده، برخي ناظران اين ساختار را بخشي از يک راهبرد نانوشته براي مديريت فضاي رسانهاي تفسير ميکنند. راهبردي که بهزعم آنان، بهجاي ايجاد شفافيت و تعميق ارتباط دوسويه با رسانهها، بيشتر بر ايجاد قطببندي و رقابتهاي منفي ميان فعالان رسانهاي استوار است. به باور منتقدان، برخي رفتارها و مواضع باعث شکلگيري اين برداشت شده که تمرکز عملياتي تيم رسانهاي بهجاي تقويت ارتباطات حرفهاي، به سمت مديريت حاشيهها و هدايت افکار عمومي در مسيرهايي خاص حرکت کرده است. همين برداشتها نگرانيهايي درباره کاهش سطح اعتماد و فرسايش سرمايه اجتماعي به همراه داشته است.
3-پيامدها براي مديريت شهرستان:
فعالان رسانهاي و تحليلگران محلي هشدار ميدهند که تداوم چنين روندي ميتواند آثار قابل توجهي بر جايگاه فرمانداري در عرصه ارتباطي برجاي بگذارد. به اعتقاد آنان تداوم فضاي بياعتمادي ميتواند ارتباط فرمانداري با رسانهها را تضعيف کند، کاهش همراهي رسانهها احتمال افت کيفيت اطلاعرساني عمومي را افزايش ميدهد و شکلگيري تصوير منفي از مجموعه رسانهاي ميتواند حساسيتيا بياعتمادي بخشي از جامعه را نسبت به سياستهاي مديريتي تقويت کند. در مجموع، منتقدان بر اين باورند که ساختار کنوني تيم رسانهاي، در وضعيت فعلي، توان تبديلشدن به يک بازوي مؤثر ارتباطي را ندارد و اگر بازنگري در ترکيب، مأموريتها و شيوه تعامل آن صورت نگيرد، احتمال تعميق شکافهاي رسانهاي و اجتماعي افزايش خواهد يافت.
فعال رسانهاي