هنر سوختن


یادداشت |

داستان واره اي درخصوص شهيد والامقام دکتر محمدرضا معزّزي اثر محمد ديلم کتولي

 

 

 

 

 

 

 

 

حسين پائين محلي

 

خداوند را شاکرم که اين توفيق را نصيب بنده نمود تا در روزگار « مَکرُ الّيلِ والنّهار» و «آخرالزمان» که بسياري دغدغه ثروت و شهرت و قدرت دارند، ما را در زمره سربازان انقلاب اسلامي قرار داد، تا در حدّ وُسع خود در عرصه فرهنگ، رسانه، کتاب، معارف اسلامي و انقلابي به اداي دَين بپردازيم. حدود 25 سال از فعاليت اينجانب، در عرصه رسانه استان گلستان مي‌گذرد و چهره هاي فرهيخته بسياري را مي شناسم و به مردم عزيز و نسل جوانمان به واسطه قلم زني اين عزيزان تبريک مي گويم. چهره هايي چون دکتر حسن بيارجمندي، دکتر سليمان دوست و ... برادر جانباز، پاسدار، شاعر، نويسنده و اهل خبر و رسانه، که در خانواده فرهنگ و ادب، پرورده شده و از پدر اديب و فاضلش، حُبّ اهل بيت عصمت (عليهم‌ السلام) و خدمت به انقلاب اسلامي و مردم را آموخت.

او جناب آقاي محمد ديلم کتولي است. مردي از ديار علي آباد کتول و از خانواده فرهنگ و ادبيات، دين، انقلاب اسلامي و جهاد و شهادت. مردي که روزگاري اسلحه به دست گرفت و به عنوان رزمنده و پاسدار جنگيد و به فيض جانبازي رسيد و امروز در عرصه رسانه و فرهنگ و ادبيات، قلم به دست گرفته و لحظه اي ساکت و صامت نبوده است. ديلم کتولي مصداق بارز يک آتش به اختيار و واکنش سريع در حوزه فرهنگ، رسانه و شعر انقلاب اسلامي است که در چندين حوزه با سرعت و قدرت و رويکرد استراتژيک به توليد مُحتوا پرداخته است.

ما در عرصه انقلاب اسلامي در استان کساني چون دکتر بيارجمندي و دکتر سليمان دوست را داريم و يا در عرصه رسانه عزيزاني چون آقاي دکتر مجتبي لشکر بلوکي ...

امّا در حوزه «جنگ ترکيبي» تنها شخصيتي که با صلابت در سه حوزه انديشه اي، ادبي و رسانه اي حضور مستمري داشته، کسي نبوده جز شاعر جانباز محمد ديلم کتولي و چقدر بنده به ايشان غبطه ميخورم. مُلّاي رومي ابعاد وجودي انسان در سه حوزه انديشه، خبر و شعر را به دقيق‌ترين شکلي  گفته:

جان نباشد جز خبر در آزمون

هرکه را افزون خبر جانش فزون

اقتضاي جان، چو اي دل آگهي است

هر که را افزون خبر، جانش قوي است

در نگاه مولوي انسان صاحب فضيلت « انسان با خبر» است. ديلم کتولي بدون چشمداشت و با نگاه حقيقت بيني به «جهاد تبيين» در عرصه خبر، انديشه و شعر مي‌پردازد.

چنانکه مُلّاي رومي در باب نسبت انسان و انديشه نيز چنين سروده:

اي برادر تو همه انديشه اي

مابقي خود استخوان و ريشه اي

گر بُوَد فکر تو گُل، تو گُلشني

گر بُوَد فکر تو هيمه، گلخني!

 حُکماء و قُدما، حکمت را به « نظري و عملي» تقسيم مي‌کردند. حکمت نظري را به « شناخت» وحکمت عملي را به سه بخش «تهذيب نفس» و «تدبير منزل» و «سياست مُدُن».

شخصيت ديلم کتولي به گونه اي هست که هم اَدَب ظاهر دارد و هم ادب باطن. ديلم کتولي در اين بين انسان خود شناخته و خود ساخته است که در سياست مُدُن نيز وسط گود هست و اِبايي از فحش خوري ندارد. کتاب «هنر سوختن» داستان واره اي از زندگي شهيد والامقام دکتر محمدرضا معززي از ايشان را با وجد، شور، شوق، حسرت، اشک و خون خواندم.

زبان کتاب «عرفان نظري» و وَجه غالب کتاب «عرفاني» بود، در باب مَردي که زبان و بيانم از وصف آن شهيد بزرگوار و والامقام قاصر است و خاطر از يادآوري وجودش معطّر مي شود. کتاب «هنر سوختن» هم جمالي است و هم اجمالي است به گونه اي که دل از خوانش آن روشن شده و جلا مي گيرد. کتاب «هنر سوختن» درباره خانواده اي است، سراسر وقف اسلام عزيز، انقلاب اسلامي و مسير حق طلبي و حقيقت جويي. هم شخص شهيد دکتر محمّدرضا معزّزي و هم همسر هنرمند و فرهيخته اش شهيده زهرا (تهمينه) قلي پور اردکاني و هم برادر شهيدش محمدتقي معززي، عصاره تقوي، فضيلت، جهاد في سبيل الله و شهادت مخلصانه هستند. هرگاه نياز به حضور ميداني بود، در سالهاي خفقان ستمشاهي مبارزه کردند، در ميدان هنر و رسانه، توليد محتوا و اثر کردند، در عرصه علم و تحصيل تا مدارج عالي علمي در دانشگاه هنر و دانشگاه سن پترزبورگ روسيه رفتند و در آخر کار به وصال معشوق و معبود خود شتافتند. و شاعر جانباز محمد ديلم کتولي همه اين سير تکامل و تحول شخصيت اين عزيز را به زيبايي به تصوير کشيده است.

اميدوارم آقاي ديلم کتولي هميشه سالم و تندرست باشند تا به مانند اين سالياني که چون «لشکر تک نفره» در «جنگ ادراک شناختي» به تبيين و ترويج حق پرداختند سلوکشان تداوم يابد و مطهري گونه، شريعتي مَسلک، آويني وار و صفايي وار روشنگري کنند.

تهيه و خواندن کتاب «هنر سوختن» را به همه جويندگان معارف اسلامي، انقلاب اسلامي، دفاع مقدس و رسانه و هنر توصيه مي کنم.

مرا از توست، هر دَم تازه عشقي

تو را هر لحظه اي، حُسن دگر باد

 

نويسنده، شاعر و فعال رسانه گلستان