براي 28 سالگي گلستان


یاددداشت اول |

■ فاطمه سراوانی

 

سالروز تأسيس استان گلستان، فرصتي است تا علاوه بر مرور دستاوردها، تصويري دقيق‌تر از مسير طي‌شده ترسيم کنيم.

28 سال از آن روزي مي‌گذرد که نقشه ي اداري کشور با تولد گلستان تغيير کرد؛ سرزميني که قرار بود با ظرفيت‌هاي طبيعي و فرهنگي کم‌نظيرش، الگويي از توسعه ي متوازن و عدالت‌محور باشد. اما امروز، مرور اين سال‌ها نشان مي‌دهد که آنچه بر کاغذ ترسيم شده بود، در عمل با چالش‌هاي متعدد روبه‌رو شده است. گلستان، با وجود جنگل‌هاي هيرکاني ثبت‌شده در ميراث جهاني، دشت‌هاي پربار، مرزهاي تجاري و تنوع کم‌نظير قومي و فرهنگي، بايد يکي از پيشروترين استان‌هاي کشور در توسعه پايدار مي‌بود. با اين‌حال، عقب‌ماندگي زيرساختي در بخش‌هاي حمل‌ونقل و راه‌آهن، مديريت ناپايدار منابع آب، بحران‌هاي تکراري سيلاب و کمبود سرمايه‌گذاري صنعتي باعث شده جايگاه واقعي استان در تراز ملي محقق نشود. اين عقب‌ماندگي بيش از آنکه ناشي از نبود ظرفيت باشد، محصول سياست‌گذاري‌هاي نادرست، نگاه‌هاي بخشي و گاه غيربومي و نبود نقشه ي راه بلندمدت بوده است. در حوزه اقتصادي، گلستان هنوز به‌شدت به کشاورزي سنتي وابسته است؛ درحالي‌که مي‌توانست با بهره‌گيري از مزيت‌هاي جغرافيايي و اقليمي و دانشگاه‌هاي فعال خود، به قطب صنايع دانش‌بنيان، کشاورزي هوشمند و گردشگري پايدار بدل شود. فقدان مديريت علمي‌محور و برنامه‌ريزي مبتني بر آمايش، موجب شده بسياري از ظرفيت‌هاي استان يا مغفول بماند يا به‌صورت مقطعي و ناکارآمد مورد استفاده قرار گيرد. در عرصه اجتماعي نيز، با وجود همزيستي تاريخي اقوام گوناگون، روند توسعه ي متوازن ميان مناطق مختلف استان همچنان محل پرسش است. فاصله سطح خدمات و فرصت‌ها ميان شرق و غرب استان، يا ميان شهرها و روستاها، گواهي روشن بر ضرورت بازنگري جدي در سياست‌هاي توزيع منابع است. با اين همه، گلستان همچنان استاني با توان جهش است؛ استاني که سرمايه ي انساني جوان، موقعيت ژئوپليتيک مهم و پشتوانه فرهنگي غني دارد. سالروز تأسيس استان بايد نه تنها مراسمي براي تجليل گذشته، بلکه فرصتي براي بازتعريف آينده باشد. آينده‌اي که در آن، مديريت شجاع، شفاف و تخصص‌محور بتواند گره‌هاي مزمن را بگشايد و مسير را براي توسعه ي پايدار هموار کند. اگر قرار است گلستان به جايگاهي برسد که شايسته نامش است، بايد از نقدها نه هراسيد و نه عبور کرد. آينده اين استان زماني روشن خواهد شد که نقد، شفافيت و برنامه‌ريزي علمي به اصول ثابت حکمراني در آن بدل شود.