به مناسبت ورود اشکان داستاني از خانواده، سنت و شکاف ميان نسل ها


گفت وگو |

کوثر قندهاري - نمايش «به مناسبت ورود اشکان» که اين روزها در سالن «نگاه» تالار فخرالدين اسعد گرگاني روي صحنه است، ملودرامي درباره چالش‌هاي زندگي يک جوان ايراني به شمار مي‌رود به خاطر جذابيت هاي فراوان اثر و پذيرش عمومي مخاطبان با  کارگردان اثر جناب  غلامعلي رضايي گفت و گو کرده ايم که با هم مي خوانيم.

 

با سلام خدمت شما لطفا خودتان را براي مخاطبان گلشن مهر  معرفي کنيد

غلامعلي رضائي، متولد 1331 در گرگان و اصالتاً خراساني هستم. داراي مدرک کارشناسي علوم تربيتي و سابقه سي سال فعاليت در حرفه معلمي مي‌باشم. فعاليت هنري‌ام از سال 1354 با ورود به گروه تئاتر «رامين» آغاز شد و در اين مسير از محضر اساتيدي همچون محمدرضا صميمي، منيژه محامدي، نادر پاکرو، قطب‌الدين صادقي، منوچهر آذر، سعيد اويسي، هادي مرزبان، فرزانه کابلي، جابر عناصري، بابک محمدي، مصطفي اسکويي و ابراهيم آبادي بهره‌مند شدم. همچنين دوره 180 ساعته کارشناسي تئاتر با حضور اساتيد مرکز هنرهاي نمايشي و ديگر دوره‌هاي کوتاه‌مدت و بلندمدت را در گرگان و تهران گذرانده‌ام. در طول اين سال‌ها با حضور در جشنواره‌هاي استاني، منطقه‌اي، فجر تهران، جشنواره بين‌المللي آئيني–سنتي تهران، ايثار منطقه‌اي، مقاومت، امامت مشهد، شاهد و جشنواره خياباني، به فعاليت مستمر هنري پرداخته‌ام. سابقه کارگرداني 20 عنوان نمايش و حدود 25 اجراي نقش را در کارنامه پنجاه‌ساله هنري خود دارم. علاوه بر فعاليت‌هاي صحنه‌اي، به مدت هشت سال در راديو گرگان به‌عنوان نويسنده و بازيگر نمايش‌هاي مختلف فعاليت داشته‌ام و نيز نويسندگي نمايش‌هاي راديويي براي واحد نمايش راديو البرز کرج را بر عهده داشته‌ام. در فيلم‌هاي داستاني و ميان‌پرده‌هاي تلويزيوني مراکز ساري و گرگان نيز حضور مؤثر داشته‌ام. همچنين به‌عنوان بازيگر با کارگردان‌هاي مختلف در 14 فيلم سينمايي، 9 سريال، 6 فيلم داستاني و 3 تله‌تئاتر همکاري کرده‌ام.  طي اين سال‌ها موفق به دريافت عنوان‌هاي سپاس، تقدير، ديپلم افتخار و تنديس‌هاي بازيگري و کارگرداني شده‌ام. علاوه بر آن، گواهي‌نامه رسمي درجه يک تدريس بازيگري را کسب کرده‌ام و دوره سه‌ماهه گويندگي و دوبلاژ را در آموزشگاه رئيسي تهران با امتياز عالي به پايان رسانده‌ام. همچنين 100 ساعت گويندگي در راديو اينترنتي در کارنامه‌ام ثبت شده است.

 

از نمايش برايمان بگوييد، ايدهي اوليه اين نمايش از کجا شروع شد و چه چيزي باعث شد سراغ اين متن برويد؟

نمايش به مناسبت ورود اشکان را پيش از اين دوست عزيزم هوشنگ گلمکاني در تهران ديده بودند و آنرا پيشنهاد دادند اين متن به لحاظ توجه خاصي که به زندگي روزمره جامعه امروز  داشت و کنش هايي که در تقابل سنت و تفاوت فرهنگ وبينش آدمهاي قديم و جديد داشت و شکل گيري درام در بين ا فراد داشت برايم جالب آمد و براي اجرا مناسب ديدم.

در مسير تبديل ايده به اجرا، مهمترين چالش چه بود؟

البته شروع آن در زمان کرونا اتفاق افتاد که در زمان اجرا متاسفانه کرونا به اوج خود رسيد و سالن هاي نمايش بسته شد. ؟!! بعد از چندسال اواخرسال گذشته  استارت آن با نفراتي جديد زده شد که در شهريور آماده اجرا بود ولي چون سالن خالي نبود اجراي آن به آذر ماه موکول شد.

 

هنگام انتخاب بازيگران  و شيوه اجرادنبال چه ويژگي  هايي بوديد؟

در شرايط کنوني حضور بازيگراني که در شرايط سني مناسب براي حضور در اين نمايش را داشته باشند سخت بود اما  با وقت گذاشتن و جستجوي مداوم توانستم اين جمع خوب را گردآورده و  براي اجرا آماده کنم وشيوه اجرا و انتخاب نوع بازي که نياز به بازي به دور از اغراق باشد.

 

در مواجهه با متن، چقدر به وفاداري به نوشته پايبند بوديد ؟

با توجه به شيوه اي که در اجرا در نظر داشتم تمام سعي براين بود که به متن وفادار باشم .

اگر قرار بود يک عنصر بصري را بهعنوان کليد فهم نمايش انتخاب کنيد، آن عنصر چيست؟

عنصر بصري مد نظر نوع بازي بازيگران بود که  در نظر داشتم که به جاي بازي اغراق آميز و نمايشي فقط زندگي کنند.

 

انتظار داريد مخاطب بعد از تماشاي اين نمايش با چه احساسي سالن را ترک کند؟

البته مخاطب ميتواند برداشت خود را داشته باشد و هر فرد با توجه به نوع دانش و بينش خود تفسير خاص خود را خواهد داشت ولي اميدوارم با حسي خوب سالن را ترک کند ودر محفل هاي خانوادگي خود، اين نمايش حرفي براي گفتن داشته باشد.

 

 آيا بازخوردهاي مخاطبان در روند تمرين يا اجرا تغييري در نگاه شما ايجاد کرده؟

با توجه به اينکه متن نگاه دقيقي به زندگي و نوع نگرش آدمها داشته، فکر نميکنم جايي براي ايجاد تغيير داشته باشد فقط اين کارگردان است که روش کاري خود را عرضه ميکند.

 

فکر ميکنيد اين نمايش بيشتر با چه گروهي از تماشاگران ارتباط برقرار ميکند؟

اين نمايش ميتواند باتمام گروههاي سني که در مجموعه خانواده زندگي گرم و صميمانه اي دارند ارتباط برقرار کند.

 

اين نمايش چه جايگاهي در مسير کاري شما دارد؟

اين نمايش در کارنامه هنري من جايگاه ممتازي  دارد و به آن عشق ميورزم.

 

اگر فرصت بازتوليد نمايش را داشته باشيد، چه چيزي را تغيير ميدهيد؟

همين اجراي خوبي است و تا الان چيزي را براي تغيير به نظرم نرسيده.

 

پروژه بعديتان چه خواهد بود و آيا ارتباطي با اين اجرا دارد؟

اين اجرا هنوز به اتمام نرسيده. بايد تمام شود تا به فکر اجراي بعدي باشم.

 

سخن پاياني:

در پايان اميدوارم علاقمندان به نمايش سعي داشته باشند علاقمندي خود را با حضور در کلاسهاي معتبر نشان دهند و قبلا در مورد اساتيد و اعتبار هنري و دانش آنها تحقيق و مطالعه داشته باشند تا وقت و هزينه خود را تلف نکنند در ضمن آموزش غلط همانند ضرب المثل معروف است که  مي گويد خشت اول گر نهد معمار کج تا ثريا ميرود ديوار کج.

موفق باشيد.