جبران خشکسالي يا تنفسي کوتاهمدت بارشهاي ايران
تیتر اول |
محمد اسماعيل اسدي- بارشهاي برف و باران روزهاي اخير در بخشهاي وسيعي از ايران، اميدهاي تازهاي براي کاهش خشکسالي ايجاد کرده است. با اين حال، ارزيابي علمي نشان ميدهد که اثر اين بارشها بر جبران خشکسالي کشور محدود و ناپايدار است.
بر اساس شاخصهاي خشکسالي هواشناسي، کشاورزي و هيدرولوژيک، ميتوان برآورد کرد که در مقياس ملي حدود 5 تا 10 درصد از شدت خشکسالي انباشتهشده جبران شده است. در برخي حوضههاي آبريز غربي و شمالغربي کشور که هم از نظر مقدار و هم از نظر تداوم بارش شرايط بهتري داشتهاند، اين رقم ممکن است به 15 تا حداکثر 20 درصد برسد. با اين وجود، در مناطق مرکزي، شرقي و جنوبشرقي ايران، اثر بارشها بر کاهش خشکسالي همچنان ناچيز است. دليل اصلي اين وضعيت آن است که خشکسالي ايران ماهيتي چندبعدي و انباشتي دارد. بارشهاي اخير بيش از آنکه به بازسازي منابع آب منجر شوند، موجب افزايش رطوبت لايههاي سطحي خاک و بهبود موقت پوشش گياهي شدهاند. در مقابل، آبخوانهاي زيرزميني که ستون فقرات امنيت آبي کشور محسوب ميشوند، هنوز با کسري شديد ذخاير روبهرو هستند و يک يا حتي چند دوره ترسالي کوتاهمدت توان جبران اين کسري را ندارد. از سوي ديگر، بخش قابل توجهي از بارشها بهصورت رگباري و پرشدت رخ داده است؛ الگويي که بهجاي نفوذ مؤثر در خاک و تغذيه سفرهها، به رواناب سريع، فرسايش خاک و حتي سيلاب منجر ميشود. اين موضوع نشان ميدهد که بدون مديريت مناسب، بارش لزوماً به معناي افزايش ذخاير آب نيست.
خلاصه و جمعبندي آنکه، بارشهاي اخير را بايد فرصتي کوتاهمدت تلقي کرد، نه نشانه پايان خشکسالي. بهرهبرداري هوشمندانه از اين فرصت مستلزم مديريت تقاضاي آب، کاهش برداشت از منابع زيرزميني، اصلاح الگوي کشت، توسعه کشاورزي حفاظتي و افزايش بهرهگيري از آب سبز است. تنها در چنين چارچوبي ميتوان اميد داشت که بارشهاي طبيعي به جاي يک تنفس زودگذر، به عاملي مؤثر در افزايش تابآوري سرزمين ايران تبديل شوند.
پژوهشگر ارشد آب و خاک کشور