گلستان و حفاظت مسوولانه از طبيعت


یاددداشت اول |

■ فاطمه سراوانی

 

حفاظت از محيط‌زيست و منابع طبيعي در استان گلستان چيزي نيست که بتوان آن را با چند شعار زيبا حل‌وفصل کرد. اين موضوع، مستقيم با زندگي روزمره مردم گره خورده؛ با آينده فرزندان همين استان. گلستان سرزميني است که از جنگل‌هاي کهن هيرکاني گرفته تا دشت‌هاي حاصلخيز، تالاب‌ها، رودخانه‌ها و سواحل جنوبي خزر را در خود جا داده و طبيعي است که چنين استاني بايد حفاظت از طبيعت را در صدر تصميم‌هايش بگذارد.گلستان از نظر تنوع اقليمي و زيستي، جايگاه کم‌نظيري در کشور دارد. جنگل‌هاي هيرکاني که ميليون‌ها سال قدمت دارند و به‌عنوان ميراث جهاني يونسکو ثبت شده‌اند، فقط مجموعه‌اي از درختان نيستند. اين جنگل‌ها سپر طبيعي ما در برابر فرسايش خاک، سيلاب‌ها و نابساماني‌هاي اقليمي‌اند. با اين حال، قاچاق چوب، آتش‌سوزي‌ها، تغيير کاربري زمين و توسعه بي‌برنامه، نفس اين اکوسيستم حساس را به شماره انداخته است. سيلاب‌هاي ويرانگر سال‌هاي اخير در شرق استان، به‌روشني نشان داد که بي‌توجهي به پوشش گياهي چه هزينه‌هاي سنگيني مي‌تواند به مردم تحميل کند.در کنار جنگل‌ها، وضعيت آب در گلستان هم چندان اميدوارکننده نيست. کاهش بارندگي، افت مداوم آب‌هاي زيرزميني، سدسازي‌هايي که گاه بدون بررسي دقيق زيست‌محيطي انجام شده‌اند و مصرف نادرست آب در کشاورزي، آينده امنيت آبي استان را با علامت سؤال بزرگي روبه‌رو کرده است. تالاب‌هايي مانند آلاگل، آلماگل و آجي‌گل که زماني پناه پرندگان مهاجر و بخشي از هويت طبيعي منطقه بودند، امروز يا به طور کامل خشک شده اند و يا با خطر خشک‌شدن و فراموشي دست‌به‌گريبان‌اند. واقعيت اين است که محيط‌زيست گلستان با تصميم‌هاي مقطعي و نگاه‌هاي بخشي نجات پيدا نمي‌کند. حفاظت از منابع طبيعي نيازمند برنامه‌ريزي علمي، نگاه بلندمدت و هماهنگي واقعي ميان دستگاه‌هاي مسئول است.

بايد پذيرفت که حفاظت از طبيعت مانع توسعه نيست؛ برعکس، بدون آن توسعه‌اي پايدار و قابل‌دوام شکل نمي‌گيرد. تقويت يگان‌هاي حفاظت، برخورد جدي با تخلفات محيط زيستي، تکيه بر داده‌هاي علمي و بازنگري در پروژه‌هاي عمراني پرخطر، اقداماتي است که ديگر جايي براي تعلل در آن‌ها باقي نمانده است.

در اين ميان، نقش مردم از همه مهم‌تر است. کشاورزان، دامداران و ساکنان بومي اگر در فرآيند تصميم‌گيري ديده شوند و منافع خود را در حفظ طبيعت احساس کنند، مي‌توانند بهترين حافظان اين سرزمين باشند. رسانه‌ها هم وظيفه‌اي جدي دارند؛ روايت صادقانه و پيگير مسائل محيط‌زيستي مي‌تواند جامعه را از بي‌تفاوتي خارج کند و به مطالبه‌گري آگاهانه برساند.گلستان امروز در نقطه‌اي حساس ايستاده است. يا بايد شاهد فرسايش آرام اما پيوسته و مستمر منابع طبيعي‌اش باشد، يا مسير حفاظت مسئولانه را انتخاب کند. اين انتخاب فقط درباره درخت و تالاب و رودخانه نيست؛ درباره آينده زندگي، امنيت و کيفيت زيست مردمي است که گلستان را خانه خود مي‌دانند.