از مهندس  عباسی در مورد پالونیا و اینکه چطور شد پالونیا به ایران آمد  می پرسیم و ایشان می گوید:  

درباره چگونگی آشنایی من با پالونیا باید بگویم ،من یک  مجله ای را مشترک  بودم ،از  آی دی آی سی کانادا ،یک موسسه بین المللی است که برای کشورهای در حال توسعه کار می کند در یکی از این شماره ها دیدم که تیتر کوچکی هست که درخت شگفت انگیز در چین و زیرش هم محققش آقای جان هووا که در ای دی آی سی  کار می کند و خودش را پدر معنوی پالونیای چین معرفی کرده و ایمیل  و شماره تماسش را گذاشته بود ، من با ایشان ارتباط پیدا کردم ،ایشان اول گفت شما اطلاعات اکولوژیکی منطقه را بگویید، من ایران را به پنج ناحیه تقسیم کرده بودم ،اطلاعات را برایش فرستادم، ایشان هم برای فضاهای سبز یک گونه و برای مناطق نیمه گرمسیری جنوبی کشورمان یک گونه و یک گونه هم عمومی و  هم برای زراعت .من می خواستم که این گیاه(پالونیا) را داشته باشم، برایش نوشتم که برای ما بفرستید، ایشان سه تا بذر برای ما فرستاد، ما هم تکثیر کردیم و بعد این ویژگی که گیاه نشان می داد ،  خصوصیات منحصر به فرد داشت ، ما برای طبیعت ایران در منابع طبیعی ، محیط زیست ،جهاد کشاورزی آبزیان برایشان نگاه مستقل داشتیم که بشود روی اینها کار کرد. بعد یکی از دوستان من که زبان انگلیسی اش خوب بود و می توانست ارتباط برقرار کند، اعلام همکاری کرد و بالاخره کمک کرد که من اطلاعات بیشتری کسب کنم ،چون اطلاعات ما از بذری که به دستمان رسیده بود، کم بود، من ده تا ده تا به روش های مختلف تیمار می کردم و بعد می دیدم سبز نمی شود، آخرش هم از خود آقای جان هووا کمک گرفتیم، تیمار واقعی اش چگونه است، آنچه ایشان گفت دو سه درصد سبز شد و دیدیم موفقیتی در آن نیست.

 خلاصه تیمارها را عوض کردیم ،گفتیم شاید بذر مشکل داشته باشد ، بالاخره توانستیم در آزمایشگاه به تیمار واقعی اش برسیم و کم کم طرحی نوشتیم که ما بتوانیم اول برای مطالعات سازگاری اش کار کنیم با چند تا استان  ها هم حرف زدیم  برای تحقیق ،مثلا در باغ اهواز یا در کرمان وسمنان و یکی هم در گرگان گفتیم داشته باشیم- البته برخی یا توجیه نبودند یا علاقه نداشتند با دانشگاه دیگری همکاری کنند.  به هرحال ما فقط توانستیم در گرگان انجام بدهیم و نتایج خوبی گرفتیم ما مجموعا 17 -18 طرح برای پالونیا انجام دادیم، مثلا برای تنش های محیطی  فکر کردیم  بعنوان نمونه در بعضی نقاط آب شوره نمکش بالاست به همین خاطر اکنون هم  دارند روی این کارمی کنند و این روند ادامه دارد.

 این استاد بازنشسته دانشگاه ادامه می دهد : بیش از سه دهه برای پالونیا وقت گذاشته ام ، در طی این سه دهه ،خودم در مسافرت شخصی پالونیا  را بردم به استانهای مختلف در فضاهایی که به نوعی محافظت می شود مثلا پارکها ،دانشگاهها و امامزاده ها با ماشین خودم، کمک می کردم ،اینها را غرس می کردم که ببینم در سایر نقاط کشور چه جوابی می دهد، بعضی استانها خواستند در حد وسیع بکارند، اما ما خیلی توجه نکردیم تا کار مطالعات تمام شود اما حریف دو جا نشدیم یکی شهرداری مشهد بود و یکی هم سنندج و بعد  اصفهان و تبریز هم اضافه شدند، ولی اولین کار در سنندج بود، سنندج در بعضی سالها آمار هواشناسی  تا منفی سی درجه داشتند ،در دی یا بهمن ماه در کاتالوگ پالونیا  نوشته بود تا منفی ده درجه توان سرما را دارد  ما گفتیم  آن  در گوشه ای می کاریم  تا ببینیم چه می شود، یادم هست ما سی تا نهال به اینها داده بودیم، سال بعد عکس درختان را فرستادند دیدیم  خیلی خوب شده  است با وجود سرمای زیاد، این بار 250 تا درخواست کردند و کاشتند  و همینطور ادامه پیدا کرد  ،امروز شهرهای استان کردستان می خرند و می برند ولی هنوز دست زارع و مردم نداده ایم، خود ما بیرون زمین گرفته ایم  که  تحقیق بشود و... ده سالی هست در این فاصله تلاش کردیم ارگانهای مربوطه مثلا وزارت جهاد کشاورزی وارد بشود شهرداری ها تقریبا هم سو شده ا ند، ما اراضی و باغ های زیادی در سطح کشور شناسایی کردیم پالونیا   5 متر به صورت دیم کشت می شود با کمترین مصرف آب یا  فاضلاب ،حتی خود آب خام غیر متعارف، جمعا در اردبیل، آذربایجان قسمت هایی از خراسان شمالی و رضوی یک میلیون هکتار  زمین داریم با پالونیا می توانیم بجای استحصال از جنگل ها چوب کارخانجات را تولید کنیم ،ما با پالونیا  می توانیم  مشکل ریز گرد را حل کنیم ، پالونیا جلوی باد و طوفان  فوق العاده مقاوم است تا صد کیلومتر در ساعت سرعت باد را می تواند تحمل کند شما در این بادهای اخیری که آمد، یک  پالونیای سرشکسته و شاخه شکسته ندیدید، اما  چنارها آسیب دیدند،گفتیم طوفان شن نداشته باشیم و ریزگرد نداشته باشیم و اشتغال ایجاد شود، مثلا در یک هکتار طبق محاسبات ما  تا چهار نفر می توانند مشغول شوند،توصیه می کنم جنگل داری ویژه برای روستاها راه بندازیم یک بخشی که جنگل داری رسمی است ،سازمان جنگل ها و .... آن را مدیریت می کند و هم  زیرمجموعه ای درست شود با نظارت این واحد جنگل داری روستایی داشته باشیم چون صاحبش بالای سرش  هست و  کار دولتی نیست، هر کسی زمینی دارد ،  می تواند  در این زمین  کشاورزی و دامپروری و زنبورداری هم بکند و در کنارش  محصول دیگری وارد کنیم که درامدش می تواند  زندگی  کشاورز را زیر و رو کند ،هم نیاز کشور را از نظر مواد اولیه تامین می کنیم  هم شاید دامداری احیا شود  ودوباره روستاها و  مزارع ما آباد شود ، همه جا سبز شود ، ریزگرد نداشته باشیم،  تعدیل آب و هوا  داشته باشیم ،تنوع زیستی ما رونق بگیرد ،حیات وحش و  پرندگان جذب شوندو  اینها انگیزه قوی  در من ایجاد کرد که پالونیا را رها نکنم.